مکان عملیات: منطقه عمومی غرب شهرستان سوسنگرد و منطقه عمومی بستان
فرماندهی: مشترک - سازمان: مشترک
مدت عملیات: 14 روز
رمز عملیات: یا حسین(علیه السلام(
نوع تک: گسترده
استعداد نیروهای درگیر: ایران؛32 گردان پیاده و زرهی، عراق؛ 57 گردان پیاده، زرهی، مکانیزه و کماندویی، 4 گردان گارد ریاستجمهوری و 6 گردان توپخانه
هدف عملیات: آزادسازی شهر بستان و تأمین مرز و دسترسی به هورالهویزه
ارگانهای عملکننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران.
مناطق و تأسیسات آزاد شده: آزادسازی بستان، قطع ارتباط بین نیروهای دشمن در شمالغربی و جنوبغربی خوزستان(جاده فکه ـ جفیر)، آزادسازی 70 روستای منطقه و 5 پاسگاه مرزی، تصرف و تأمین تنگه چزابه، تأمین مرز مشترک و دسترسی به هورالهویزه، پاکسازی 800 کیلومترمربع از لوث وجود دشمن.
تجهیزات منهدم شده دشمن: 180 دستگاه تانک و نفربر، 200 دستگاه خودرو، 13 فروند هواپیما، 4 فروند هلیکوپتر
یگانهای منهدم شده دشمن: 45 گردان و گروهان از 12 تیپ و نیروهای کماندویی لشکر 5 مکانیزه
تعداد کشته و زخمیهای دشمن: بیش از 3500 نفر
تعداد اسراء: 546 نفر
غنائم: 100 دستگاه تانک، 150 دستگاه بولدوزر و ماشینآلات مهندسی، 19 قبضه توپ 152 میلیمتری، 70 دستگاه نفربر، 70 قبضه ضدهوایی، مقدار بسیار زیادی از انواع سلاح و مهمات، 2 قبضه شلیکا همراه با خودرو مربوطه، 250 دستگاه خودرو
خلاصهای از عملیات: اهمیت استراتژیک این عملیات بدان جهت است که نیروهای ایرانی با دور زدن قوای دشمن از طریق تپههای رملی غیرقابل عبور شمال بستان، با غافلگیری کامل همزمان به کلیه خطوط دشمن از دهلاویه تا تنگه مرزی چزابه حمله کردند. البته مقاومت دشمن در جنوب منطقه عملیاتی، پیشروی در این محور را ممکن نساخت اما چند روز بعد که عراق سعی کرد از این منطقه به سمت بستان پاتک کرده و شهر را دوباره اشغال کند متحمل تلفات سنگینی شد و به ناچار تا جنوب رودخانه نیسان که بسیار بیشتر از هدف پیشبینی شده در عملیات بود، عقبنشینی کرد.
شرح عملیات:
هجوم نیروهای عراقی به خوزستان بعد از ۳۱ شهریور1359 از محورها و معابر متعدد و با به کارگیری نیروهای زرهی و مکانیزه مجهز، باعث تصرف بخشهای وسیعی از استان زرخیز خوزستان شد؛ بهطوریکه دشمن تا چند کیلومتری دزفول و اهواز پیشروی کرد. دشمن متجاوز در اوایل جنگ تحمیلی از طریق تنگ چزابه و جاده مرزی جفیر با بهرهگیری از ۲ لشکر پیاده و پیاده – مکانیزه به بستان حمله کرد و با اشغال بستان و ۷۰ روستای اطراف آن عدهای از اهالی این شهر را شهید و به اسارت خود در آورد و جنایات بیشماری را نیز در این منطقه مرتکب گردید.
در جبهههای میانی خوزستان، نیروهای بعثی با تصرف شهر بستان حمله خود را بهمنظور قطع جاده اهواز– دزفول ادامه داده و قسمتهای وسیعی از دشت عباس را بهتصرف خود درآوردند و در پایین رودخانه کرخه متوقف و مستقر شدند. در محور جنوبی رودخانه کرخه، پس از تصرف بستان و ادامه پیشروی خود، شهر سوسنگرد را نیز بهتصرف درآوردند. در شمال رود کرخه نیز با تصرف ارتفاعات اللهاکبر پادگان نظامی دشت آزادگان مورد تهدید قرار گرفت، اما در جبهه میانی بستان و مناطق گستردهای از استان خوزستان علیرغم اجرای چندین عملیات کوچک و بزرگ تا مهرماه ۶۰ این مناطق همچنان در تصرف دشمن بود؛ اگر چه رزمندگان اسلام قبل از فتح نهایی بستان، حملات و فداکاریهایی را در بازپسگیری این مناطق از خود نشان دادند. بهعنوان مثال در تاریخ ۱۵/۱۰/۵۹ نیروهای تیپ همدان و برادران سپاه مواضع سدکنندهای در مقابل دشمن بهوجود آورده و با هجوم به آنها باعث متلاشی شدن ۲ تیپ و انهدام تعداد زیادی از تانکهای بعثیان گردیدند.
در ادامه این نبردها در تاریخ ۳۱/۲/۶۰ ارتفاعات اللهاکبر پس از ۷ ماه بهدست رزمندگان اسلام افتاد و نیروهای دشمن با تحمل تلفات و خسارات سنگین تا ۱۲ کیلومتری بستان عقبنشینی کردند.. سرانجام در تاریخ یکشنبه ۸ آذر ۶۰ به هنگام ظهر، شهر بستان و ۷۰ روستای تابعه آن بهتصرف رزمندگان اسلام درآمد و تا تاریخ ۲۲/۹/۶۰ منطقه عملیاتی طریقالقدس بهطور کامل از لوث دشمن اشغالگر پاکسازی شد. عملیات طریقالقدس از چنان اهمیتی برخوردار بود که امامخمینی(ره) در پیام تبریک خود آن را «فتح الفتوح» نامیدند.
پس از انجام موفقیتآمیز عملیات ثامنالائمه در شرق رودخانه کارون توسط نیروهای ایرانی که منجر به شکست حصر آبادان شد و در حقیقت مرحله اول عملیات آزادسازی خرمشهر محسوب میگردید، بررسی برای استفاده از موفقیت این عملیات هم در منطقه خرمشهر و هم در منطقه بستان و غرب دزفول آغاز گردید و با توجه به ویژگیهای منطقه بستان تقدم تلاش به این منطقه داده شد.
انتصاب شهیدعلی صیادشیرازی به فرماندهی نیروی ارتش سبب نزدیکی بیشتر ارتش و سپاه شد و این امکان بهوجود آمد که فرماندهان سپاه و ارتش استراتژی عملیاتی جدیدی را طراحی کنند. عملیات «طریقالقدس » اولین مرحله از این استراتژی محسوب میشد. ویژگی اصلی عملیات طریقالقدس، گذشتن از زمینهای رملی غیرقابل عبور در شمال منطقه عملیاتی بود که سبب غافلگیری دشمن گردید. با موفقیت در محور شمالی، موقعیت نیروهای عراقی مستقر در محور جنوبی نیز متزلزل شد و عملیات در این محور هم به پیروزی رسید.
در این عملیات کلیه اهداف تأمین شد. شهر بستان و تنگه مهم چزابه آزاد شد و پس از گذشت ۴۲۰ روز از شروع جنگ، رزمندگان توانستند در منطقه عمومی سوسنگرد و بستان در مرز مستقر شوند. همچنین تصرف چزابه سبب شد که اتصال قوای دشمن در غرب کرخه و غرب کارون گسسته شود. به این ترتیب توان ارتش عراق در جنوب تجزیه شد و زمینه مناسب برای پیروزی عملیات فتحالمبین پدید آمد. در این عملیات لشکر ۹ عراق نیز آسیب فراوان دید.
اهداف عملیات:
مهمترین اهدافی که در عملیات طریقالقدس مورد نظر بود، عبارتست از :
1- قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب، بهطوریکه این هدف با تصرف تنگه چزابه و بستن آن امکانپذیر میگردید.
2- آزادسازی شهر بستان، که دشمن مخصوصاً شخص صدام روی آن تبلیغات وسیعی به راه انداخته بود.
3- انهدام نیروهای دشمن که حدود ۶ تیپ برآورد میشد.
4- آزاد سازی ۷۰ روستا و۴۵۰۰ الی ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی که تحت سلطه نیروهای عراق در مناطق اشغال شده بهسر میبردند.
5- رسیدن به مرز بینالمللی در حد فاصل هورالعظیم.
6- آزادسازی منطقهای با وسعت حداقل ۳۰۰ – ۳۵۰ کیلومترمربع که بیش از ۲ برابر منطقه آزاد شده در جریان شکستن حصر آبادان بود.
برای اجرای این عملیات گسترده که در کنار هدف اصلی آن یعنی انهدام دشمن، آزادسازی بستان، رسیدن به مرز و تأمین تنگ چزابه را نیز دربر میگرفت و در چند نوبت در محورهای مختلف، عملیات کمدامنهای طرحریزی شده بود که با انجام این عملیات، دشمن از منطقه اللهاکبر تا غرب جابر حمدان و در غرب سوسنگرد تا دهلاویه به عقب رانده شد.
بهطور کلی اهدافی که در این طرح دنبال میشد، علاوه بر آزادسازی بستان و آزادسازی بیش از ۱۰۰ روستای مناطق محروم به همراه برادران و خواهران عرب اسیر در این مناطق، اهدافی چون قطع ارتباط راه شمالی و جنوب که مورد استفاده ارتش عراق بوده و از لحاظ نظامی ارزش فراوانی داشت و همچنین انهدام نیروها را نیز در برداشت.
سایر اهداف عملیات:
تصرف تنگ چزابه که در عمق خطوط دشمن قرار داشت، مهمترین هدف طرح بود که برای دستیابی به آن شاهد، یکی از شاهکارهای تمام جنگ بودیم.
چزابه منطقهای است که تا چهار کیلومتری برای عبور از آن عرضی بیش از ۱۰۰۰ تا۱۵۰۰ متر ندارد و راه عبور نیروهای دشمن از شمال منطقه به جنوب است.
علاوه بر این موارد، بعد از عملیات ثامنالائمه، این اولین عملیاتی بود که از برنامهریزی و انسجام دقیقتری نسبت به سایر عملیاتهای انجام شده برخوردار بود.
افزایش سطح اهداف عملیاتی نشانگر ظرافت و دقت برنامهریزی در تدبیر و طراحی عملیات بود. یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در مورد گسترش سازمان رزم سپاه میگوید :
1- ما به خوبی توانستیم با تجدیدنظر و سازماندهی نیروهایمان بخش وسیعی از نیروهای مردمی که عامل مؤثری در این عملیات بودند را وارد صحنه کرده و تجارب با ارزشی بهدست آوریم.
2- طراحی عبور از رمل، بهعنوان محور شمالی عملیات یکی دیگر از ویژگیها و اهداف عملیات بود. عملیات طریقالقدس در واقع بیانگر لیاقت ایرانیها در ایجاد و کنترل عملیات نظامی مختلف در سطح وسیع بود علاوه بر آن پاتک بستان ایران را قادر ساخت که برای اولین بار با موفقیتی چشمگیر تاکتیکهای موج انسانی را که بعدها تاکتیک حاکم بر جبهههای جنگ شد، به مرحله آزمایش بگذارد.
موقعیت و محدوده جغرافیایی منطقه عملیاتی:
منطقه عملیاتی طریقالقدس حدوداً بین عرض ۳۱ درجه و ۲۹ دقیقه، ۳۱ درجه و ۵۲ دقیقه شمالی و طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۴ دقیقه و ۴۸ درجه و ۹ دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. این منطقه در حدود ۷۵ کیلومتری شهر اهواز و در منطقه عمومی دشت آزادگان و در ۲۵ کیلومتری جنوبغربی سوسنگرد قرار دارد. منطقه عملیاتی مذکور دارای وسعت حدود ۳۰۰ کیلومترمربع بوده و از حیث جمعیتی دارای جمعیت عرب و فرهنگی عشایری میباشد. این منطقه از شمال به ارتفاعات میشداغ و ارتفاعات اللهاکبر و از شرق به شهر حمیدیه و رودخانه کرخه و از غرب به هورالعظیم و از جنوب به هویزه محدود میگردد. شهر بستان در مرکز منطقه عملیاتی و مهمترین قسمت این منطقه در طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۹ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۱ درجه و ۴۳ دقیقه ارتفاع ۱۲ متری از سطح دریا قرار دارد. از حیث منطقه عملیاتی، در این منطقه رودخانههای فصلی و رودهای دائمی متعددی چون کرخه وجود دارد که قابل کانالیزه شدن برای واحدهای نظامی میباشد.
از لحاظ موقعیت جغرافیایی، شمال منطقه عملیاتی طریقالقدس را منطقه رملی و تپههای شنی و غرب منطقه را باتلاقهای هورالهویزه تشکیل داده است که غیرقابل عبور میباشد. از لحاظ اقلیمی، بستان شهری گرم و خشک بیابانی بوده که در دشت نسبتاً مسطح بر روی رسوبات دانه ریز ساحلی قرار گرفته است. بهطور کلی آب و هوای منطقه مذکور گرم و مرطوب بوده و بیشترین درجه حرارت آن در تابستان به ۵۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان به ۱ درجه بالای صفر میرسد و متوسط باران سالیانه آن به ۱۵۰ میلیمتر میرسد و در کل منطقه، در فصل زمستان بارندگی زیاد میگردد. به استثنای روستاها و در کنار رودخانهها پوشش گیاهی وجود نداشته و پوشش گیاهی موجود در منطقه عمدتاً گیاهان عمومی است. تنها رود مهم و حائز اهمیت در این قسمت، رود کرخه است که بعد از کارون طولانیترین رود خوزستان بهشمار میرود.
شهرهای مهم منطقه شامل شهرهای سوسنگرد، بستان و حمیدیه میباشد. شبکه راههای موجود در منطقه منحصر به یک جاده آسفالته از مسیر سوسنگرد – بستان – چزابه بوده و یک جاده خاکی که از حمیدیه به بستان متصل میشد و نهایتاً به چزابه وصل شده و به عراق منتهی میشود.
نیروهای دشمن که در محورهای غرب تپههای اللهاکبر یعنی شمال منطقه عملیاتی بستان در غرب سوسنگرد یعنی جنوب بستان مستقر بودند، بیش از چندین تیپ بوده است. و منطقهای که در آن حمله صورت گرفت، رودخانه کرخه را به دو قسمت شمال و جنوب تقسیم کرده و وقتی به حمیدیه میرسد، به طرف غرب میپیچد و به باتلاقهای هورالعظیم میریزد. رود کرخه که در ابتدا بهنام گاماساب موسوم است، از درههای جنوبی الوند و دره شمالی کوه گرو در استان همدان سرچشمه گرفته و پس از طی مسیر به جهت غربی و نزدیکی کرمانشاه به رودخانه قره سو میپیوندد و بعد از عبور از لرستان که در آنجا به سمیره موسوم است، به سمت جنوب حرکت کرده و با نام بود کرخه پس از مشروب نمودن اراضی مجاور خود در استان خوزستان و بخش بستان به باتلاقهای هورالعظیم میریزد.
در طول عملیات، خطوط اول دشمن درشمال کرخه(نور)، منطقه جابر حمدان بوده که در 5 کیلومتری شرق شهر بستان قرار داشته و خطوط مقدمش به طول ۸ کیلومتر از شمال به کوههای میشداغ و رملها(تپههای شنی) و از سمت جنوب به رودخانه کرخه وصل میشد. از جنوب رودخانه کرخه خطوط دشمن به طول ۱۵کیلومتر شروع میشد و به نقطه دغاغله که روستایی در کنار رودخانه نیسان و در۴ یا ۵ کیلومتری غرب هویزه بود، ختم میشد. این خطوط مقدم جبهه بود. یعنی چیزی در حدود ۳ کیلومتر که تمام طول این خط به استحکامات نظامی از میدان مین با سنگرهای تیر بار مجهز بود و به سمت غرب این منطقه یعنی هورالعظیم وصل میشد و شهر بستان نیزدر اطراف رودخانه کرخه در غرب جابر حمدان قرار داشت.
در ناحیه غرب نیروهای دشمن در باتلاق بوده و در قسمت شمال و شرق آنها هم رزمندگان اسلام بودند و در جنوبشان هم رودخانه نیسان قرار داشت. چون این حمله از چند جبهه صورت گرفت، دشمن هیچ راه فراری نداشت. زیرا در این عملیات رودخانه نیسان و پلهای متعددی به دست نیروهای اسلام میافتاد تنها راه تدارکاتی بستان از داخل خاک ایران یعنی شهر سوسنگرد بود و در داخل عراق نیز از بصره در جنوب و دارالعماره در شمال بصره استفاده میشد که به علت باتلاقی بودن مرز دو کشور نیروهای عراقی در هر حال مجبور بودند باتلاق را دور بزنند.
زمینشناسی و ژئومورفولوژی منطقه عملیاتی:
بهطورکلی بستان که در بخشی از منطقه دشت آزادگان قرار دارد، از نظر زمینشناسی جزیی از یک گودال نسبتاً عمیق ساختمانی است که از رسوبات دوران چهارم و عصر حاضر پر و انباشته شده است. عمیقترین بخش این گودال در شمال غرب دشت آزادگان یعنی اطراف بخش بستان و غرب این دشت یعنی اطراف هورالهویزه است. لبه خارجی گودال نیز در شمال شرق و شرق دشت آزادگان، به صورت کوههای میشداغ و کوههای اللهاکبر بیرون آمده و از سطح دشت ارتفاع گرفته و پایدار شده است؛ بهطوریکه کوههای میشداغ و اللهاکبر از طبقاتی تشکیل شدهاند که با شیبی متوسط به طرف غرب به زیر دشت فرو میروند و زیربنای عمیق این منطقه را به وجود میآورند. کل رسوبات انباشته شده در درون گودال دشت آزادگان و همچنین منطقه بستان متعلق به دوره کواترنر است و قشر بسیار کم ضخامت خاک و ماسههای بادی و آبرفتهای بسیار کم ضخامتی که بر روی دشت در تماس با آتمسفر گسترش دارد، به عصر حاضر تعلق دارد. رسوبات عصر حاضر که قشر سطحی منطقه دشت آزادگان را پوشانیده است، به ترتیب شامل :خاکها، تپههای ماسهای بادی یا رمل، رسوبات رودخآنهای، سیلابی و بویژه گردوغبار و رسوباتی که به وسیله باد از خارج منطقه به سطح دشت آورده میشود و در آنجا به ضخامتهای نسبتاً قابل ملاحظهای تهنشین میگردد. در این رابطه خاکها گستردهترین تشکیلات عصر حاضر را بر سطح منطقه تشکیل دادهاند که بلافاصله بعد از خاکها تپههای ماسهای، بادی یا رملها مهمترین تشکیلات جدید منطقه را تشکیل میدهد.
تجمعات این ماسه بادیها به صورت تپههای ماسهای بخش شمال شرق دشت را میپوشاند. از لحاظ شکل زمین و وضعیت توپوگرافی منطقه نیز مرتفعترین زمینها(حداکثر۱۵ متر) در برجستگیهای وسط دشت و حاشیه کوههای میشداغ و اللهاکبر واقع شده است. شعف عوارض توپوگرافی و شیب بسیارکم زمینها نیز به نوبه خود از جمله عوامل مهمی است که مشکلات مختلفی را برای این دشت به وجود آورده است. بالاخره شبکه هیدروگرافی این دشت و بخش بستان تحت تسلط رودخانه کرخه و شعبات آن به وجود آمده است.
وضعیت اقلیمی و آب و هوایی منطقه عملیاتی:
بهطورکلی اقلیم دشت آزادگان و بخش بستان اقلیم بیابانی گرم است که بخش بستان به علت واقع شدن در جوار هور و همچنین قرار گرفتن در شمال شهر بستان دارای آب و هوای معتدلتر میباشد. از لحاظ تقسیمبندی اقالیم مختلف ایران این منطقه یعنی ناحیه پست دشت خوزستان در منتهیالیه جنوبغربی کشور که منطقه غرب بستان مطابق با مرز ایران و عراق است از جنوب بستان تا دهانه اروند و در جنوب اهواز جزء اقلیم خشک بیابانی A۱.۲ و اقلیم فراخشک A۱.۱ قرار گرفته است.
اختلاف درجه حرارت شدید گرمای فصل تابستان و زمستان در مجاور بستان یعنی دشت میشان(آزاد) در حدود ۴۵ الی ۵۰ درجه بوده و فرسایش مکانیکی صحرایی حاصل این پدیده و عاملی تهدیدکننده است. بیشترین درجه حرارت بخش بستان در تابستان به ۵۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان به ۱ درجه بالای صفر میرسد و متوسط باران سالیانه این بخش به ۱۵۰ میلیمتر میرسد.
بدیهی است که وجود رشتهکوههای عقب میشان در مجاور بستان و دشت عباس در پدیدار ساختن بارآنهای محلی مؤثراست ولیکن بیشتر رطوبت این نواحی جذب بدنه گچی کوهپایهها میشود. فصل باران در سرتاسر این مناطق و دشت میشان از ماههای بهمن تا اردیبهشت است و ماههای مهر تا دی ماه خشکی به حداکثر خود میرسد. بنابراین باران در منطقه طی۵/۴ ماه میبارد.
درکل، بستان با آب و هوای گرم دارای پوشش گیاهی چون درختان گز و کنار و گیاهان دارویی و صنعتی و علوفه برای چرای دام میباشد. از لحاظ وضعیت اقتصادی و انسانی، اقتصاد بستان را کشاورزی دامداری و صنایع دستی و ماهیگیری تشکیل میدهد و وجود رودخانه پر آب کرخه و زمینهای بارور ناحیه، وضع این بخش را نسبتاً مطلوب ساخته است.
طبیعت بستان و عوارض طبیعی موجود در اطراف این شهر برای نیروهای عراقی که بیش از ۱۴ ماه منطقه را در دست داشتند دژ تسخیرناپذیری ایجاد کرده بود. زیرا در شمال و شمالشرقی بستان وجود ارتفاعات رملی میشداغ و اللهاکبر و در جنوب وجود هورالهویزه تقریباً آزادسازی شهر بستان را غیرممکن میساخت.
در اینجا به این عوارض مهم که نقش مؤثری در منطقه عملیاتی طریقالقدس داشته اشاره مینماییم :
۱ – ارتفاعات:
بهطورکلی رشته ارتفاعات داخلی خوزستان دارای قلل و ارتفاعات زیادی نبوده و بلندترین نقاط ارتفاعی بیش از ۱۰۰ الی ۱۲۰ متر از جلگه مجاور ندارد. این ارتفاعات مرکب از چند رشته میباشد که مهمترین آن، رشته ارتفاعات مرکزی در مجاورات اهواز، از ارتفاعات اللهاکبر در شرق منطقه عملیاتی طریقالقدس بوده و ارتفاع دیگر در مجاورت بستان، ارتفاعات میشداغ است که در مجاورت بستان فکه به ابوادوار و بعداً حمرین نامیده شده است.
در این میان ارتفاعات شرق منطقه عملیاتی مرکب از چندین رشته بوده که بهترین نقاط آن ارتفاعات حمیدیه در۳۲ کیلومتری غرب اهواز قرار دارد. در۶۰۰ متری حمیدیه و در شمال این رشته، یک رشته تپه ماهورهای زمینی به عرض ۲ کیلومتر دیده میشود که دارای شیارهای بزرگ عمیق میباشد که به واسطه لغزندگی خاک و شنها حرکت در آنها بیاندازه سخت و خطرناک بوده و در صورت حرکت، این تپهها اکثراً فرو میریزد. در شمال این رشته، به مسافت ۵/۲ کیلومتر یک رشته دیگر تپههای موازی با رشته اولیا ملاحظه میشود.
این رشته تپههای وسیع و مرتفعی هستند با شیارهای بزرگ و وسیع که ارتفاع آن بیش از ۲ رشته دیگر است؛ بهطوریکه پس از رسیدن به رود کرخه قطع شده و در سمت راست رودخانه کرخه به طرف غرب ادامه مییابد. این رشته در مجاورت بستان به ارتفاعات میشداغ موسوم است و اکثراً سیاه رنگ و گاهی رنگهای مختلفی درآن دیده میشود، ولی عموماً چون رملی است فوقالعاده لغزنده و خطرناک است و مرتفعترین قلل آن ارتفاعی بیش از ۱۰۰ متر نسبت به جلگه مجاور خود ندارد.
۲ - رمل(تل ماسهها):
یکی از ویژگیهای جغرافیایی منطقه عملیاتی طریقالقدس، وجود زمینهای رملی یا آغشته از تل ماسههاست. این عارضه طبیعی از جمله رسوبات عهد حاضر است که در سطح تقریباً وسیعی قسمتهایی از سطح منطقه خوزستان بخصوص غرب منطقه عملیاتی بستان را پوشش داده است. این رسوبات از آن جهت که توسط بادها جابهجا شده، قدرت تحرک فراوان دارند و غالباً دشوارییهایی را برای روستاها و دیگر مراکز تجمع انسانی به وجود میآورد.
بهطورکلی منشأ این رملها درخوزستان را تخریب مکانیکی و فرسایش بادی ماسههای حمل شده به این منطقه و یا سنگ مادر که همان ماسه سنگهاست میدانند. این ذرات اکثراً به صورت چندضلعیهایی با زاویههای تند میباشند، با آنها همراه است این ماسهها بیش از ۶۰% آهکی بوده و با ماسه سنگهای آغاجاری تطابق دارد. سطح رملها در مجموع از ۳۰۰ کیلومترمربع تجاوز نمیکند که در مجموع تل ماسههایی که همگی مربوط به ارتفاعات میشداغ و اللهاکبر بوده و گستردهترین تپهها را تشکیل میدهند؛ بهطوریکه حوزه گسترش این رملها بین دو یال رودخانه کرخه که با جهت جنوبغربی و شمال و شمالغربی جریان دارد را پر کرده و از کرخه گذشته و تا حوالی راهآهن را بهطور پراکنده پوشش میدهد.
۳- هور یا هورالعظیم:
یکی دیگر از ویژگیهای مهم جغرافیایی طبیعی در جنوبغرب منطقه عملیاتی طریقالقدس یعنی بستان، هور است. این هور بزرگ دارای طول۱۰۰ کیلومتر و عرض ۱۵ الی ۷۵ کیلومتر است که حد شمالی آن در خاک ایران پاسگاه سولا و حد جنوبی آن پاسگاه جفیر میباشد. به عبارت دیگر جنوب آن حدود پاسگاه ژاندارمری طلائیه و شمال آن به نواحی جنوبی بستان میرسد و سرتاسر آن پوشیده از نی و گیاهان مردابی است.
هورالعظیم زاییده رودخانههای کرخه، دجله و دویرج میباشد و منشأ تشکیل آن عمدتاً از رسوبات این رودخانههاست که مهمترین رود وارده به آن کرخه است. این رود در تابستان به علت گرما و تبخیر کاهش مییابد و در مواقع طغیان به ۸ متر میرسد، بهطوریکه حداکثر میزان آب آن در قسمت عمیق هور یعنی شمال هورالهویزه بوده و از لحاظ توپوگرافی شیب کف هور به صورت شرقی – غربی و شمالی – جنوبی است. لذا رودخانههایی چون نیسان، سابله، بستان، کرخه نور، که در ابتدا به صورت جنوبغربی – شمالشرقی میباشد، همگی به محض رسیدن به هورالهویزه به صورت سرشاخههای متعددی با جهت شرقی و غربی وارد هور میشوند.
منطقه هورالهویزه در صحنه جنگ تحمیلی نقش مؤثری داشته و همواره یکی از موانع بزرگ طبیعی به شمار میآمده ؛ بهطوریکه عبور از آن کاری دشوار و حتی غیرممکن میباشد. سراسر هور پوشیده از نی است که هرقدر به طرف داخل آن پیش رویم، ارتفاع آنها بیشتر خواهد شد و خود یک مانع مهم استتار به شمار میآید. به هرحال وضعیت تدافعی دشمن، سپاهیان اسلام را بر آن داشت که از همین عارضه طبیعی بهعنوان یک مانع مهم استفاده نمایند و خطوط دفاعی دشمن را درهم ریزند و در نتیجه باعث غافلگیری و وارد آمدن خسارات قابلتوجهی به دشمن گردند و از طرف دیگر با قطع ارتباط جاده مواصلاتی تدارکاتی که دشمن از فکه تا شلمچه به موازات هورالعظیم ایجاد نموده بود، امید دشمن را در این زمینه به کلی قطع گرداند.
اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی منطقه عملیاتی:
با فتح شهر بستان حدود ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک میهنان که بعد از ۴۲۷ روز به دست قوای متجاوز عراق اشغال شده بود، آزاد گردید و خطوط تدارکاتی و ارتباطی دشمن در منطقه غرب قطع شده و راه فتح بخش اشغالی خرمشهر بهدست رزمندگان اسلام گشوده گردید.
با توجه به اهمیتی که منطقه عملیاتی طریقالقدس برای دشمن بعثی داشت، بعد از یورش و تصرف این منطقه توسط رزمندگان و آزادسازی شهر بستان و ارتفاعات اللهاکبر و غرب سوسنگرد دشمن متجاوز تقریباً مهمترین جاده مواصلاتی و تدارکاتی ارتش خود را در این منطقه که در داخل خاک ما ایجاد کرده بود، از دست داد. سرتیپ ظهیرنژاد در رابطه با اهمیت استراتژیکی منطقه عملیاتی طریقالقدس برای دشمن اظهار داشت :
« عملیات طریقالقدس یکی از محورهای مهم ارتباط زمینی لشکریان عراق را که در دشت خوزستان بین کرخه و کارون مستقر هستند، از قسمت شمالغربی قطع نموده و یک مزیت نظامی را از عراق سلب نمود؛ بهطوریکه اگر دشمن بخواهد از طریقالعماره نیرویی را به دشت خوزستان واردکند، باید منطقهای بهنام هورالعظیم را که باتلاق عظیمی است دور بزند و از داخل خاک خودش یعنی العماره – جلفائیه، قلعه صالح و علی غربی عبور کند. به همین دلیل دشمن مجبور میشد از نزدیکیهای بصره و از طریق طلائیه و شلمچه وارد خاک ما شود که این مسافت حداقل سه برابر میگردد. بنابراین مسیر شلمچه و جفیر و بخش اشغالی خرمشهر تا منطقه فکه را که دشمن به راحتی در خاک ما ایجاد نموده بود. از دست داده و این مزیت مهم نظامی از آنها سلب گردید».
فضای حاکم بر عملیات:
عملیات طریقالقدس تجلیگاه بارز حضور نیروهای مردمی در جبهههای جنگ بود که به دنبال پاکسازی جبهه انقلاب از عناصر ضدانقلاب به منصه ظهور رسید. این عملیات تجلی قدرت مردم و نتیجه حضورشان در میدان نبرد بوده و پیروزی در این عملیات نشاندهنده درستی این روش خاص در سازماندهی نیروها بود. از طرفی با حذف بنیصدر، تلاش برای دستیابی به سیستمی تلفیقی از مهارتهای کلاسیک و تواناییهای جنگ چریکی و مردمی شکل میگیرد که در نتیجه شکستن حصر آبادان مشوق خوبی برای برادران سپاه و ارتش بود و ادامه آن در عملیات طریقالقدس با حضور نیروهای مردمی به خوبی نشاندهنده این مطلب بود؛ بهطوریکه استعداد نیروهای شرکتکننده برای فتح منطقهای چند برابر منطقه عملیاتی ثامنالائمه، فقط از منبع اصلی نیروهای انقلاب یعنی مردم تأمین شد.
اقدامات دشمن قبل از عملیات:
دشمن بعثی برای اطمینان خاطر بیشتر، دست به مینگذاری منطقه هم زده بود که تیمهای تخریب نیروهای اسلام در فرصتهای مناسب معابری جهت عبور بازکرده بودند. همچنین قبل از عملیات طریقالقدس چندین عملیات فرعی و کوچکتر توسط سپاهیان اسلام انجام گرفته بود و نیروهای دشمن نیز در صدد ایجاد جادهها، پلها و تأسیساتی بودند که میتوانست جایگاه مناسبی برای حفظ و نگهداری امکانات رزمی دشمن تا مدتهای مدیدی باشد.
در هرحال دو یگان عمده ارتش عراق و یک تیپ احتیاط در منطقه بودند و این منطقه توسط سپاه دوم عراق اداره میشد و منطقه تحت اشغال دشمن در شرق و جنوب بستان توسط یگانهای ارتش عراق حراست میگردید؛ بهطوریکه قبل از عملیات طریقالقدس واحدهای مهندسی – رزمی دشمن، بسیار فعال بودند و توپخانه دشمن به استعداد ۳ گردان منطقه را پشتیبانی آتش میکرد.
روند عملیات:
خورشید شنبه ۷ آذر سال ۶۰ کمکم غروب میکرد و همزمان ماه شب دوم عملیات طلوع مینمود. رزمندگان اسلام هر کدام در تهیه و تدارک وسایل مورد نیاز بودند. با تاریک شدن هوا اولین خودرو و ستون اعزامی به حرکت درآمد. نفربرها و خودروهای نظامی با سوار کردن نفرات خود روانه خط مقدم میشدند. نیروها در سه محور سویدانی، دهلاویه و بستان سازماندهی شدند. در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد باران رحمت الهی باریدن گرفت. ناگهان فرمان حمله در بیسیمها پیچید: از رشید به کلیه واحدها، «یا حسین» و حمله با فریاد تکبیر آغاز شد.
دشمن در خواب بود. دشمن به روش همیشگی خود چند میدان مین در مقابل خطوط به وجود آورده بود. با عبور عدهای از جاننثاران از روی مین، دلاوران اسلام اولین خاکریزهای دشمن را فتح کردند. خطوط دفاعی دشمن در مناطق سویدانی، دهلاویه و بخش شمالی شحیطیه سقوط کرد. پیشروی بهسوی بستان و فکه در آن سوی دهلاویه ادامه داشت در ساعت۴ صبح بستان به محاصره نیروهای خودی درآمد و رزمندگان اسلام با عبور از دشت وسیع غرب سوسنگرد و رملهای شنی صعبالعبور به پشت بستان و مقر توپخانه و واحد احتیاط دشمن رسیدند و با یک ضربه سنگین تعداد زیادی از کاتیوشاهای دشمن را منهدم کردند.
هنوز سپیده صبح نیامده بود که کلیه خطوط دشمن سقوط کرد و نیروهای اسلام سنگرهای دشمن را یکی پس از دیگری فتح نمودند. دراین عملیات که از شمال رودخانه کرخه در دو جهت ادامه یافت، رزمندگان اسلام زیر حمایت آتش هلیکوپترهای هوانیروز، استحکامات و سنگرهای دشمن را در خوزستان قطع کردند.
محورهای شمالی در منطقه تپههای اللهاکبر و محورهای جنوبی در منطقه رودخانه کرخه پیشروی خود را همراه با انهدام دشمن ادامه داده تا اینکه در ساعت ۱۰ صبح محاصره بستان تکیمل شد. لازم به ذکر است که دشمن در محورهای شمالی و جنوبی بیش از محور میانی مقاومت میکرد و این امر باعث تلفات بیشتر اشغالگران میگردید. پس از تکمیل شدن محاصره بستان پیشروی برای آزادسازی شهر شروع شد و پس از ۲ ساعت نبرد سنگین در هنگام ظهر، قوای اسلام بستان را پس از ۴۲۷ روز آزادکردند.
در این عملیات، دشمن از مناطق رملی در جناح شمالی خود که اصلاً امکان حمله از آنجا برایش متصور و مقدور نبود، مورد هجوم قرار گرفت. به این صورت که همزمان با درگیری در خط مقدم، ردههای اول و دوم احتیاط دشمن که توپخانه فعالش در همین رده دوم قرار داشت، از پشت مورد حمله نیروهای ما قرار گرفتند و توپخانه دشمن پس از کمتر از یک ساعت از شروع درگیری خاموش شد و سالم به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
دستفروش فرمانده هنگ ژاندارمری دشت آزادگان در رابطه با این عملیات(طریقالقدس) گفت :
« در این عملیات نیروهای اسلام ارتباط دو جبهه جنوبی و شمال عراق را در خوزستان قطه کردند. در شمال رودخانه نیسان رزمندگان اسلام مواضع عراقی را تصرف کردند و عراقیها را به جنوب نیسان عقب راندند و پل مهم و استراتژیک الوان بر روی رودخانه نیسان را که تنها راه ارتباطی دو جبهه با هم بود در اختیار گرفتند و به این ترتیب نیروهای شکست خورده عراق در محدوده غرب و جنوب بستان به محاصره کامل نیروهای اسلام درآمدند. همچنین تنگه بسیار مهم و استراتژیک چزابه که عراق با چنگ و دندان از آن نگهداری میکرد، به دست نیروهای اسلام افتاد».
در شرق سابله در منطقه دهلاویه و سید شبیب شدیدترین نبرد تانکها در طول تاریخ درگرفت که پیروزی با تانکها ارتش اسلام بود و دشمن پس از نابودشدن دهها تانک خود ناگزیر شد از دشت وسیع و جاده ارتباطی شرق سابله و غرب دهلاویه چشمپوشی کند و زیر هجوم کوبنده نیروهای زرهی اسلام تصمیم به عبور از رودخانه سابله با استفاده از پل کم عرض سابله گرفت، ولی آتش پرتوان رزمندگان اسلام ضمن اینکه خیلی از ادوات زرهی دشمن را روی پل و در نزدیکی پل منهدم ساخت، دشمن را به نحوی مضطرب نمود که بسیاری از تانکها برای عبور سریع از پل بهم برخورد کرده و بعضی هم به رودخانه افتادند؛ به این صورت که تعدادی از تانکها به خاطر عجله خدمه برای فرار به رودخانه زدندکه در نتیجه در آب ماندند و خدمه آنها غرق شدند. وجود دهها تانک و نفر بر زرهی سوخته در این منطقه حکایت از شدیدترین و پر حجمترین نبرد زرهی دارد.
رزمندگان اسلام حتی مجال موضع گرفتن در خاکریزها در غرب رودخانه سابله را به دشمن ندادند و نیروهای فراری دشمن را تعقیب نموده و در نزدیکی شهر بستان نبرد به صورت تن به تن ادامه پیدا کرد و تا ظهر روز هشتم نیروهای اسلام وارد بستان شدند. در این عملیات نیروهای اسلام ارتباط دو جبهه جنوبی و شمالی عراق در خوزستان را قطع نمودند.
در اولین روز پس از عملیات، نیروی هوایی در پوشش هوایی منطقه و تخلیه مجروحین نقش عمدهای برعهده داشت. در روز دوم پاتکهای مکرر دشمن با مقاومت سرسختانه لشکر ۱۶ زرهی دفع شد و مبادله آتش توپخانه به شدت ادامه یافت؛ بهطوریکه در ساعت ۶ صبح روز دوشنبه یک تیپ تازه نفس عراق در جنوب بستان ضد حمله میکند که با دادن تلفات و ضایعات مجبور به عقبنشینی میشود. علیرغم پل قدیمی شهر رزمندگان اسلام در ادامه حمله به طرف تنگ چزابه و عبور از کرخه با مشکلی مواجه نشدند. زیرا پل شناور عراقیها بهنام پل حاج مسلم، سالم و دست نخورده بهدست نیروهای اسلام افتاده بود.
در روز سوم در تاریخ سه شنبه ۱۰/۹/۶۱ در یک عملیات تهاجمی، قوای اسلام ضمن ۲ کیلومتر پیشروی، دومین جاده تدارکاتی دشمن را نیز در غرب بستان آزادکرده و تجهیزات کامل یک گردان عراق بهدست قوای اسلام میافتد. روز سوم و چهارم، تحکیم و تثبیت هدفها و ایجاد مواضع پدافندی در شمال کرخه و تبادل آتش در دو جبهه شمالی و جنوبی ادامه داشت و در روز پنجم نیز با وجود تلاش زیاد دشمن برای غافلگیری نیروهای اسلام، با دادن تلفات زیاد، ثمربخش نبود و در ساعت ۹:۴۵ روز سیزدهم آذرماه عملاً درگیریها خاتمه یافت، بهطوریکه در اولین دقایق صبح روز جمعه ۱۳ آذر یک گردان زرهی و دو گردان نیروی مخصوص عراق از منطقه نهر سابله در جنوبشرقی بستان ضد حمله میکنند که ضمن پیشروی به سمت شمال سابله، به محاصره نیروهای خودی میافتد و با انهدام چند تانک، نیروهای عراقی در دو قسمت شمالی و جنوبی به همراه ۲۰ دستگاه تانک نابود و قلع و قمع میشوند. گستردگی این حمله حدود ۳ برابر منطقه آزاد شده در عملیات شکستن حصر آبادان بود که نزدیک به ۳۰۰ کیلومترمربع و ۷۰ روستا آزاد شد.
روشهای به کار گرفته شده در عملیات:
اتخاذ تاکتیک ویژه طراحی عبور از رمل، بهعنوان محور شمالی عملیات یکی از ویژگیهای عملیات و ناشی از خلاقیت و ابتکار متأثر از گسترش حضور نیروهای مردمی در جنگ بود که موجب غافلگیری دشمن و تضمینکننده پیروزی عملیات گردید. این مسئله به قدری دور از انتظار دشمن بود که حتی اسرای دشمن در سایر عملیاتها همواره تأکید داشتند که رزمندگان اسلام به صورت هلیبرد در این محور وارد عمل شده اند؛ چرا که رمل طبیعی، مانعی اساسی و غیرقابل عبور است، و این در حالی بود که رزمندگان جهت رسیدن به اهداف موردنظر هیچ استفادهای از هلیکوپترها نکرده بودند. بنابراین شکلگیری تاکتیک جدید عملیاتی از یک سو و تغییر ذهنیت غلط دشمن و باور توانایی رزمی رزمندگان از سوی دیگر از عواملی بود که تأثیرات خود را در صحنه نبردهای بعدی باقی گذاشت. از این پس تهاجم و ابتکار عمل در صحنه نبرد، در اختیار رزمندگان اسلام قرار گرفت. تداوم عملیات و سرعت عمل در اجرا، مهمترین عامل در مختل کردن سیستم تصمیمگیری دشمن بود.
یکی دیگر از روشهای بهکارگرفته شده توسط نیروهای اسلام در غافلگیری نیروهای دشمن این بود که آنان با استفاده از تاریکی شب بر دشمن هجوم بردند. با توجه به ارزیابی و شناسایی قبلی نیروهای خودی از دشمن در موضع مسلط قرار گرفته و در فضای تاریک شب و با استتار کامل بر لشکر دشمن حمله کردند. محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رابطه با هدف اصلی و اساسی تاکتیکهای عملیاتی سپاه پاسداران اظهار داشت :
» مهمترین هدف در این عملیات فعالیتهای رزمی پیاده بود. این نیروها با ترکیب و هماهنگی اصولی با نیروهای زرهی زمینی به صورتی وارد صحنه نبرد میشوند که دشمن را غافلگیر و متلاشی میکنند. از طرف دیگر در طرحی که برای حمله طریقالقدس درنظر گرفته شده بود، ردههای دوم و سوم دشمن در عمق، همزمان با خط مقدم مورد حمله نیروهای ما قرار میگرفت و دشمن فرصت حرکت دادن و جا به جایی نیروهای مستقر در عمق خطوط خود را پیدا نمیکرد که این مهم به نحو احسن در محور شمال کرخه انجام شد.
بالاخره یکی از مسائل مهم در عملیات مسئله انهدام نیروهای پاتککننده دشمن بود که این مسئله در تمام حملههای بزرگ ما موردنظر بوده و با موفقیت به آن عمل شده است. در واقع یکی از دلایل موفقیتها و تثبیت پیروزیهای ما همین اجرای این طرحهای ضد پاتک در ضمن عملیات بوده است. با اجرای این طرحها دشمن چنان در عمق منهدم میگردید که توان هرگونه پاتک تا مدتها از او سلب شده و زمان کافی برای تثبیت دائمی برای نیروهای خودی فراهم میگردید».
نقش عوامل جغرافیایی در عملیات:
منطقه عملیاتی طریقالقدس پوشیده از رملهای بیابانی بود که در مناطقی از آن پای لشکریان توحید تا زانو در رمل فرو میرفت و روشن است که در چنین منطقهای تحرک سریع بسیار سخت صورت میگیرد. ولی لحظاتی قبل از انجام عملیات، باران شدیدی شروع به باریدن کرد که بر اثر آن خاک منطقه سفت و مناسب برای انجام عملیات گردید.
با شروع عملیات، دشمن از مناطق رملی در جناح شمالی خود که اصلاً تصور امکان حمله برایش متصور نبود، مورد هجوم قرار گرفت. برای تسهیل و ممکن شدن عبور از تپههای رملی، برادران جهاد سازندگی با زحمات فراوان 15 کیلومتر جاده مخصوص در شنزارهایی که تا زانو بالا میآمد، زده بودند و بقیه راه را رزمندگان به هر قیمتی که شده تصمیم به عبور گرفتند. البته بارانی که در شب عملیات آمد، کمک زیادی به محکم شدن ناحیه رملی و قابل عبور شدن آن کرد و دشمن با آمدن باران خیال کرده بود که احتمالاً از حمله منصرف خواهیم شد.
تمام برادران باران شدید آن شب را از امدادهای غیبی میدانستند. دشمن متجاوز تصور میکرد مختصر بارانی که از غروب شروع شده و کمی هم زمین را خیس کرد، مانع انجام هرگونه عملیاتی از طرف رزمندگان اسلام خواهد شد. حالت آماده باش را که از مدتها پیش در آن به سر میبردند به دستور فرماندهان خود لغو و در سنگرهایشان آرمیده بودند. توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز برای اینکه اثر مدد غیبی باران رحمت بود و همین سکوت توپخانه و عدم اجرای آتش تهیه تقریباً دشمن را مطمئن ساخته بود که امشب حملهای نخواهد بود.
مناطق و تأسیسات آزاد شده:
پس از ۱۴ ماه بستان در نیم روز هشتم آذر ۶۰ در میان غریو اللهاکبر به دامن میهن اسلامی بازگشت و پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی در این شهر به اهتزاز درآمد. در جریان فتح بستان رزمندگان اسلام به میادین وسیع مینگذاری شده و بخشهایی از مواضع نیروهای عراقی مسلط شدند و با عبور از رودخانه سابله به غرب بستان رسیدند.
پل الوان نیز که بر روی رودخانه نیسان زده شده بود، همان روز به کنترل نیروهای اسلام درآمد. از سوی دیگر با آزادی این پل، خطوط تدارکاتی ارتش صدام سقوط کرده و خط مهم ارتباطی با خرمشهر از دست دشمن آزاد گردید. در این عملیات، ضمن آزادسازی بستان، ارتباط بین نیروهای دشمن در شمالغربی و جنوبغربی خوزستان(جاده فکه – جفیر) قطع گردید و ۷۰ روستای منطقه و ۵ پاسگاه مرزی آزاد گردید. از جمله اثرات دیگر این حمله عبارت بود از :
. تصرف و تأمین تنگ چزابه
.تأمین مزر مشترک و دسترسی به هورالهویزه
. پاکسازی ۸۰۰ کیلومترمربع از لوث وجود دشمن
تجهیزات، یگانها و نیروهای منهدم شده دشمن:
ادوات منهدم شده دشمن شامل ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر زرهی از انواع مختلف، ۲۵۰ دستگاه خودرو سبک و سنگین و مقادیر زیادی مهمات و ابزار جنگی بوده است که علاوه بر آن حدود ۱۷ فروند هواپیما، و 4 فروند هلیکوپتر دشمن نیز در این عملیات منهدم گشتند. از جمله ادوات منهدم شده دیگر حدود ۹۰ دستگاه تانک و نفربر و حدود ۱۰۰ دستگاه خودرو و چندین انبار مهمات و ۲ پل پی ام پی بود.
در این عملیات لشکر ۱۱ ارتش عراق متلاشی شده و در حدود ۱۳۰۰ اسیر و ۱۵۰۰ کشته بر جای گذاشتند. بنا به همین گزارش نیروهای متلاشی شده دشمن ۴۵ گردان و گروهان از ۱۲ تیپ از نیروهای عملیاتی و کماندویی دشمن را تشکیل داده بود.
غنایم:
فرمانده هنگ ژاندارمری دشت آزادگان(دستفروش) در رابطه با نحوه به غنیمت گرفتن ادوات و تجهیزات دشمن اظهار میکند که عملیات طریقالقدس چنان کوبنده و سریع بود که توپخانه دشمن در همان ساعات اولیه به محاصره نیروهای اسلام درآمد و ۱۹ قبضه توپ سالم و مقادیر زیادی مهمات به غنیمت گرفته شد. اهم ادوات و تجهیزات به غنیمت گرفته شده از دشمن به شرح زیر میباشد :
. ۱۰۰ دستگاه تانک
. ۱۵۰ دستگاه بلدوزر و ماشین آلات مهندسی
.۱۹قبضه توپ ۱۵۲ میلیمتری و ۷۰ قبضه ضدهوایی
. ۲۵۰ دستگاه خودرو
. ۲ قبضه شلیکا همراه با خودروی مربوطه
نتایج سیاسی عملیات طریقالقدس و عکسالعمل دشمن:
این عملیات در شرایطی صورت گرفت که در شهر مقدس مکه و در صحن بیتاللهالحرام حجاج و زائران ایرانی را به جرم فریاد«مرگ بر اسرائیل» مورد ضرب و شتم قرار میدادند. فرضیات اساسی دشمن با تغییر تاکتیک نظامی رزمندگان دگرگون شده و دشمن برای اتخاذ تصمیم نهایی درمورد استقرار، اشغال، فرار و عقبنشینی در مناطق عملیاتی اقدامات مشروح زیر را انجام داد :
۱- حمایت از نیروهای ضدانقلابی: دشمن واگذاری مناطق اشغالی را نوعی شکست فاحش سیاسی نظامی برای خود میدید. به همین دلیل با تجدیدنظر نسبت به بهرهبرداری از اهرم ضدانقلاب داخلی، به صورتی جدیدتر آن را از همین زمان آغاز کرد.
2- تأخیر و تعویق عملیات آتی رزمندگان اسلام: با تجاربی که دشمن از دو عملیات ثامنالائمه و طریقالقدس اندوخته بود، دست به تحرکاتی در زمینه تقویت روحیه نیروهای خود و انهدام نیروهای اسلام زد. به همین دلیل دست به حملات هوایی زد تا از این طریق به نیروهای ما آسیب وارد نموده و روحیه متزلزل پرسنل نیروی زمینی خود را بالا ببرد. سرهنگ صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در این رابطه اظهار داشت :
« ارتش عراق پس از شکست در عملیات طریقالقدس که در آن ادعا میشود تلفات وارده به ایران روزانه بیش از صدها تن است، اشاره نمود که عراق برای توجیه تلفات وحشتناکی که در این حمله داشته، مجبور است به دروغ آمارهای بالایی از کشتههای طرف مقابل یعنی ایران به مردم عراق عرضه کند تا از این طریق علاوه بر سرپوش گذاشتن بر واقعیتی که در تلفات نیروهای خود داشته، مردم عراق را به خیال خود متقاعد سازد. و نهایتاً اینگونه عکسالعملهای دشمن شاید بتواند منجر به تأخیر در انجام عملیات احتمالی رزمندگان و بالاخره ارائه پیشنهاد صلح شود».
نتایج عملیات:
عملیات طریقالقدس در منطقه عمومی سوسنگرد به سمت بستان و با هدف انهدام قوای دشمن و باز پسگرفتن و آزادسازی شهر بستان و به عقب راندن دشمن متجاوز و تلاشی در جهت فاصله انداختن بین جبهه شمالی و جنوبی عراق در منطقه خوزستان صورت پذیرفت. این عملیات که در تاریخ ۸ آذر ۱۳۶۰ در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد با رمز یا حسین(ع) در منطقه شمال و جنوب رود کرخه نور انجام پذیرفت، دومین عملیات کلاسیک و سنگین مدافعان اسلام بود.
منطقه عملیاتی طریقالقدس از حساسیت زیادی برخوردار بود؛ بهطوریکه شهر بستان که با تعداد زیادی روستا در تصرف و اشغال دشمن بهسر میبرد، در قلب این منطقه بوده و مرکز فعالیتهای جاسوسی دشمن و مرکز لجستیکی جبهه میانی دشمن بود، لذا حساسیت منطقه را بالا برده بود. از طرفی با قطع مهمترین راه تدارکاتی و مواصلاتی دشمن که کلیدی برای آزادسازی تنگ چزابه بهشمار میرفت، بیش از پیش بر اهمیت این منطقه افزوده میشد، لذا فتح بستان که شخص صدام روی آن تبلیغات زیادی به راه انداخته بود، باعث قطع امید دشمن در این منطقه یعنی جنوبغربی خوزستان گردید.