طرح عملیات:
الف ) اهداف و مأموریت
هدف اصلی عملیات، انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون و تصرف و تأمین منطقه بود. در طرح اولیه سپاه آمده بود: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در آبادان و دارخوین و ماهشهر مأموریت دارند تا به هماهنگی و همکاری کامل لشگر 77 پیاده خراسان از محور فیاضیه و دارخوین بهطور گسترده و از سه محور ایستگاه 12 و ایستگاه 7 و جاده ماهشهر– آبادان تک نمایند و نیروهای دشمن را که از کنار کارون تا جاده ماهشهر – آبادان گسترش داشتند، بهطور کامل محاصره و بعد از انهدام دشمن، در منطقه متصرفه پدافند نمایند».
سران نظامی امیدوار بودند با انجام عملیات ثامنالائمه(ع) تهدید احتمالی دشمن برای تصرف آبادان که عراق آن را به صورت اهرم فشاری علیه ایران در تبلیغات خود مورد استفاده قرار میداد، خنثی شود. از سوی دیگر، در این عملیات پس از پاکسازی شرق رودخانه کارون، نیروهای خودی از خطوط پدافندی آزاد شده و امکان بهکارگیری آنها در مراحل بعدی آزادسازی مناطق اشغالی فراهم میشد.
ب ) سازمان رزم خودی
ترکیب نیروهای عملکننده در این عملیات، شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری به این شرح بود:
- لشگر 77 با سه تیپ شامل 9 گردان نیروی پیاده؛
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با 16 گردان نیروی پیاده که در سازمان سه قرارگاه تیپی عمل میکرد؛
- تیپ 37 زرهی شیراز؛
- گردان 251 تانک از لشگر 16 زرهی؛
- گردان 107 ژاندارمری؛
- گروه رزمی 291 تانک؛
- جهادسازندگی، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردین 1360، امور مقدماتی مهندسی عملیات را انجام داد. پس از حذف بنیصدر برای نخستینبار بود که نیروهای عملکننده در چنین مقیاسی با هم ترکیب شده به نحو شایستهای با یکدیگر همکاری و هماهنگی میکردند، چنانکه این اقدام، الگوی مناسبی برای ادامه همکاری ارتش و سپاه در سایر عملیاتها شد.
ج) طرح مانور
در طرح مانور، سه محور عمده و یک محور فرعی برای انجام عملیات درنظر گرفته شده بود: محور شمالی شامل منطقه دارخوین و محمدیه و محور جنوبی شامل محور فیاضیه و ایستگاه 7 بود. براساس این طرح، تلاش فرعی نیروها برای پشتیبانی نیز در محور جاده ماهشهر – آبادان انجام میشد. در این میان، محور دارخوین و فیاضیه با هدف تصرف و تأمین پلهای حفار و قصبه دارای اهمیت بیشتری بودند و در صورت برخورداری نیروهای خودی از سرعت عمل، امکان انهدام و اسارت بسیاری از افراد دشمن در این محور وجود داشت. و همین ضرورت، در آرایش نیروها مؤثر بود، که به این ترتیب مشخص شد:
محور دارخوین – محمدیه: پنج گردان از سپاه(چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش(دو گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و یک گردان تانک در احتیاط و پشتیبانی.
محور فیاضیه: پنج گردان از سپاه(چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش(یک گردان آفندی و دو گردان احتیاط).
محور جاده ماهشهر – آبادان: دو گردان از سپاه(یک گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و دو گردان از ارتش(یک گردان آفندی و یک گردان پدافند).
برای پشتیبانی عملیات، سه گردان توپخانه و 50 قبضه سلاح پدافند هوایی در نظر گرفته شده بود.
در مجموعه، بهنظر میرسید، دشمن به دلیل برخورداری از نیروهای احتیاط و به ویژه امکان بهکارگیری لشگرهای 5 مکانیزه و 9 زرهی تحتامر سپاه سوم، در موضع برتری قرار داشت، لیکن نیروهای خودی با توجه به شناخت دقیق از دشمن، ویژگی برتر عملیاتی، ترکیب جدید سپاه و ارتش – که پیش از این هرگز در این سطح وجود نداشت – و بهره برداری مناسب از زمین، از موقعیت بهتری برخوردار بودند. افزون بر این، دشمن به لحاظ درک و باوری که از توان نیروهای خودی داشت، بهطور نسبی در غافلگیری به سر میبرد و این عوامل در مجموع میتوانست دستیابی به پیروزی را آسان کند.
در این میان، افزایش قابلتوجه نیروهای سپاه در مقایسه با عملیاتهای پیشین و نقش طراحان نظامی سپاه در طرحریزی و هدایت عملیات، از جمله ویژگیهای عملیات ثامنالائمه(ع) و عامل برتری نیروهای خودی در برابر دشمن بود. بدینترتیب، عملیات ثامنالائمه(ع) بهمنظور شکستن محاصره آبادان و انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون پس از آمادهسازی مقدمات آن، آغاز شد.