شهر مندلي نيز در ديد و تيررس آنان قرار گرفت و امكان پيشروي به عمق خاك عراق فراهم و آسان شد. نيروهای عراقي در جريان اين عمليات و پاتكهای خود تعدا 4275 تن كشته و زخمي بهجا گذاشت. همچنين يك دستگاه رادار، يك دستگاه ردياب صوتي توپخانه، 3 دستگاه بولدوزر و بولدوزر دی-8 و چند قبضه توپ 100 ميليمتری آنان به غنيمت نيروهای ايراني درآمد و 79 دستگاه تانك و نفربر از جمله چند دستگاه تانك پيشرفته، 20 دستگاه خودرو، 3 دستگاه لودر و 3 قبضه كاتيوشا به همراه 7 فروند هواپيمای دشمن منهدم و ساقط شد.
در پی توقف عملیات رمضان در دشت شرق بصره به دلیل تمرکز قوا و مانور زرهی دشمن، نیروهای خودی جستوجوی منطقهای کوهستانی و محدود برای تحت فشار قراردادن ارتش عراق بودند تا ضمن شکستن تبلیغات دشمن، ابتکار عمل را حفظ کنند و همچنین نبردمنطقه ناهموار را تجربه نمایند. برای دستیابی به این هدفها منطقه عملیاتی سومار درجبهه میانی برگزیده شد.
منطقهای که سومار در قلب آن قرار دارد، از شمال به نفتشهر، از غرب به مندلی، از جنوب به میمک و از شرق به گیلانغرب منتهی میشود و ارتفاعات مرزی گیسکه، کله شوان، کهنه ریگ، سان واپا و سلمان کشته از شاخصههای آن است. ارتفاعات مزبور بر شهر مرزی سومار ایران و شهرمندلی عراق اشراف دارند و عراق در عقبنشینی اجباری خود، با حفظ آنها سومار و جادههای ارتباطی سومار – نفتشهر– قصر شیرین را در زیر دید و تیر خود نگه داشت و ارتباط این جبهه با مناطق شمالی را با مشکل روبرو ساخت.
عملیات مسلمبنعقیل با هدف حفظ تحریک جبههها، منفعل کردن دشمن، ارتقای کیفی و کمی سازمان رزم خودی و آزادسازی مناطق اشغای طراحی شد.
پس از شناسایی منطقه و طراحی دقیق مانور، عملیات در ساعت 47 دقیقه بامداد 1361/7/9 با رمز یا اباالفضلالعباس به فرماندهی قرارگاه عملیاتی مشترک نجف اشرف سپاه و ارتش آغاز شد. برای این عملیات که محدود به ارتفاعات گسیکه تا سان پاوا را در برمیگرفت، 38 گردان نیروی رزمی پیشبینی شده بود.
رزمندگان تیپ محمد رسولالله سپاه همراه با دلاوران تیپ 55 هوابرد ارتش بهطور شگفتآوری در کمترین زمان با رعایت اصل غافلگیری، هدفهای مشخص شده را تصرف کردند و علیرغم تعمیق مواضع پدافندی یگانهای عراقی با 50 ردیف مین و وجود تلههای انفجاری آمادهباش صددرصد و هشدارهای مکرر، قوای دشمن را غافلگیر کردند. از صبح روز بعد فرماندهی لشکر 12 زرهی ارتش عراق با فراخوانی یگانهای احتیاط، پاتکهای متعددی را تدارک و اجرا کرد، اما با مقاومت رزمندگان اسلا م روبرو شد و ناکام ماند.
بدینترتیب قوای خودی ضمن تثبیت موقعیت، بیش از 150 کیلومترمربع از مناطق اشغالی ایران آزاد و نزدیک به 30 کیلومترمربع از خاک عراق را تصرف کردند و علاوه بر تأمین دشت سومار بر تنگه مرزی تسلط یافتند. همچنین شهر مندلی در دید و تیررس آنان قرار گرفت. در نتیجه امکان پیشروی در خاک عراق فراهم گردید.
استعداد نیروهای دشمن در منطقه عبارت بودند از:
- تیپ 412 از لشگر 12
- تیپ 46 از لشگر 12
-تیپ 421 از لشگر 12 جهت تقویت منطقه از جنوب مأمور میشود. این تیپ 20 روز قبل از عملیات مذکور 80٪ منهدم شد ضمناً لازم به ذکر است که این تیپ سومین بار بود که از بین میرفت یکبار در بستان و بار دیگر در شوش.
طرح عملیات:
برای شروع عملیات با وسعت زیاد و با هدف اینکه ما قادر هستیم هر کجا که صلاح بدانیم نیروهای خود را وارد عمل نماییم در غرب قرارگاه نجف تشکیل شد که قرارگاه ظفر زیر نظر این قرارگاه قرار داشت.
ارتفاعات این منطقه در حدود 22 کیلومتر میباشد و برای ما اهمیت فوقالعادهای داشت از نظر تاکتیک نظامی دارای اهمیت فراوانی بود و با گرفتن این ارتفاعات دشمن در دشت قرار میگرفت و نیروهای ما نیز کاملاً روی آنها تسلط پیدا میکردند.
نزدیک شدن به شهر مندلی و تهذیذ بغداد که از جنبه تبلیغاتی نیز برای ما پیروزی میآورد. کل منطقه عملیات ما از سمت چپ میان تنگ تا سلمان کشته بود و همچنین گرفتن پاسگاه دوله شریف و کوله سنگ.
بعد از شناسایی منطقه و بررسی استعداد دشمن قرارگاه نجف تصمیم میگیرد که با یک قرارگاه دیگر به نام ظفر که از 2 دو لشگر "نصر" از سپاه پاسداران و 81 زرهی باختران از ارتش تشکیل شده بود این عملیات را روی ارتفاعات مرزی سومار انجام دهد.
کل نیروهای موجود دشمن بعد از عملیات عبارت بودند از:
1- تیپ 46 از لشگر12
2- تیپ 421 از لشگر 12
3- تیپ 412 از لشگر 12
4- تیپ 5 زرهی از لشگر12 و تیپ 37 از لشگر 12
5- تیپ51 از لشگر1 که در ارتفاعات "آقداغ" با تانکهای تی72 مستقر بودند و تیپ4 از لشگر2 و تیپ30 زرهی
6- تیپ2 از لشگر2 در میمک و تیپ 43 از لشگر9 و تیپ 19 از لشگر 7 و تیپ 39, تیپ 28, تیپ 38 و تیپ 90 از لشگر4 و تیپ 10 از لشگر 4 و تیپ 37 یک روز قبل از حمله از بصره به مندلی آمده بود ولی هنوز وارد عمل نشده.
دشمن به جهت این که بتواند دور مندلی را خاکریز بزند و نیروهای خود را تقویت کند سعی کرد با آتش شدید توپخانه و پاتکهای شدید ارتفاعات از دست داده را بازپس بگیرد اما رزمندگان اسلام با روحیهای که سرشار از ایمان به خدا بود تمام پاتکهای دشمن را دفع نمودند و با کشته و زخمی کردن هزاران بعثی همچنان برروی ارتفاعات به غیر از سلمان کشته مستقر شوند و چون سلمان کشته در زاویه قرار دارد و از سه طرف: 1- جاده نفتشهر جنوبی 2- جاده مرزی 3- جاده داخل خاک عراق مورد حمله قرار داشتیم و ممکن بود تلفات زیادی متحمل شویم لذا تصمیم گرفته شد نیروها بر روی ارتفاعات "سانوابها" استقرار یابند و همچنین پاسگاه دوله شریف که در روزهای عملیات در دست نیروهای ما قرار داشت ولی عراق موفق شد آنجا را تصرف نماید و ما برروی تپههای"کومه سنگ" و پاسگاه "کومه سنگ" استقرار یافتیم. لازم به توضیح است که این دو پاسگاه در پشت تنگه "میان تنگ" قرار دارد و کاملاً روی تنگه تسلط داشتیم.