نام عملیات: هوایی البکر
زمان عملیات: 1359/7/24
نوع تک: نیمهگسترده
مکان عملیات: جنوبشرقی عراق
فرماندهی: نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
استعداد نیروهای درگیر ایران: دو فانتوم اف۱۴ مجهز به بمبهای M-117 و غلافهای جنگ الکترونیک
استعداد نیروهای درگیر عراق: دو فانتوم میگ۲۳ و چند تانکر سوخترسان موشکانداز و موشک سام ۶
تلفات: سقوط یک فانتوم اف۱۴ و به شهادت رسیدت خلبان آن
هدف عملیات: منفجر،بمباران و انهدام نمودن پالایشگاه البکر
چکیده: طراحان نیروی هوایی بهدنبال اهدافی میگشتند که کمتر در این مدت مورد حمله قرار گرفته باشد. پایگاه حبانیه و پالایشگاه البکر جزء این اهداف بودند که در این مدت بهدلیل بعد مسافت، کمتر مورد توجه قرار گرفته بودند.
کار طراحی بر روی این اهداف آغاز شد و دو فروند هواپیمای شکاری بمبافکن فانتوم برای این عملیات درنظر گرفته شد. قرار شد که هواپیماها رأس ساعت مقرر به پرواز درآیند و پس از عبور از شهرهای مرزی در نزدیکی مرز عملیات سوختگیری هوایی انجام پذیرد و هواپیماهای رهگیر اف – 14 نیز در کنار مرز حضور داشته باشند تا اگر هواپیماها در هنگام بازگشت از جانب گشتیهای دشمن مورد تعقیب قرار گرفتند، از آنها حمایت کنند و همچنین تانکر سوخترسان هم در محل حاضر باشد تا در صورت کمبود سوخت به کمک فانتومها بشتابد.
بیست روز از شروع جنگ تحمیلی گذشته است وآثاری از تحقق رویای بچهگانه صدام در فتح یک هفتهای تهران محقق نشده. مراکز حساس عراق در این مدت آماج حملات تیزپروازان نیروی هوایی قرار گرفته بود. طراحان نیروی هوایی بهدنبال اهدافی میگشتند که کمتر در این مدت موردحمله قرار گرفته باشد. پایگاه حبانیه و پالایشگاه البکر جزء این اهداف بودند که در این مدت به دلیل بعد مسافت، کمتر مورد توجه قرار گرفته بودند.
کار طراحی بر روی این اهداف آغاز شد و دو فروند هواپیمای شکاری بمبافکن فانتوم برای این عملیات درنظر گرفته شد. قرار شد که هواپیماها رأس ساعت مقرر به پرواز درآیند و پس از عبور از شهرهای مرزی در نزدیکی مرز عملیات سوختگیری هوایی انجام پذیرد و هواپیماهای رهگیر اف – 14 نیز در کنار مرز حضور داشته باشند تا اگر هواپیماها در هنگام بازگشت از جانب گشتیهای دشمن مورد تعقیب قرار گرفتند، از آنها حمایت کنند و همچنین تانکر سوخترسان هم در محل حاضر باشد تا در صورت کمبود سوخت به کمک فانتومها بشتابد.
مشکل بعدی عبور از رینگهای پدافندی بغداد بود. پایگاه حبانیه و همچنین پالایشگاه البکر در 70 مایلی غرب بغداد قرار داشتند و هواپیماها برای رسیدن به این اهداف باید از فراز شهر بغداد عبور میکردند و برای این کار نیز باید از رینگهای پدافندی میگذشتند. مقرر شد پودهای جنگ الکترونیک متناسب با پدافند قدرتمند بغداد بر روی هواپیماها نصب شود و همچنین تدابیری برای جنگندههای رهگیر نیز اندیشیده شود. قرار شد پایگاه حبانیه بهعنوان هدف اصلی و پالایشگاه البکر بهعنوان هدف ثانویه درنظر گرفته شود.
مشکل بعدی این بود که اطلاعات دقیقی از محل و نوع پدافندهای مستقر در منطقه نبود که برای حل این مشکل نیز بنا شد یک فروند فانتوم شناسایی به محل اعزام شود و از محدوده عکسبرداری کند.
در جمعبندی نهایی طراحان به این نتیجه رسیدند که ابتدا هواپیمای شناسایی از منطقه عکسبرداری کند تا نقاط پدافندی مشخص شود. هواپیماهای رهگیر اف – 14 نیز در منطقه مرکزی حضور یابند و از نفوذ هواپیماهای دشمن در صورت تعقیب احتمالی فانتومها در مسیر بازگشت جلوگیری کنند. محل استقرار تانکر سوخترسان نیز مشخص شد. همچنین مدت زمان لازم برای رفت و برگشت و مسیر رفت و برگشت نیز تعیین گردید چگونگی فرود اضطراری و دستورالعملهای مورد استفاده در مواقع اضطراری هم مورد بررسی قرار گرفت.
شناسایی:
در زمان مقرر یک فروند فانتوم شناسایی به خلبانی سروان ایلخانی از پایگاه یکم شکاری به پرواز درآمد و درحالیکه باکهای سوخت اضافه را در زیر بالها و بدنه خود داشت، با کم کردن ارتفاع به سرعت از مرز عبور کرد و با رسیدن به محلهای موردنظر درحالیکه دشمن در غفلت کامل به سر میبرد، با گردشهای ازپیش تعیینشده از تمامی نقاط موردنظر عکسهای لازم را تهیه کرد. اینک پدافند عراق متوجه حضور او شده بود. از هر طرف پدافند در حال شلیک بود. اولین موشک سام بهسوی هواپیما شلیک شد که کمک بلافاصله به خلبان اطلاع داد و او نیز با گردشی سریع و متحمل شدن مقدار جی بالا موفق به فرار از دست موشک شد. سرانجام فانتوم گردشی سریع انجام داد و با تمام سرعت سمت مرز را درپیش گرفت و به سلامت به پایگاه خودی مراجعت کرد، با ظهور عکسها آخرین مرحله کار نیز انجام شد و نقاط پدافندی روی نقشه مشخص شد.
خلبانان انتخاب و مراحل نهایی کار انجام می شود فرمانده پایگاه بعد از مطالعه طرح بهدلیل حساسیت بالا و خطرات احتمالی تصمیم گرفت که خلبانان پرواز بهصورت داوطلب انتخاب شوند که از بین داوطلبین چهار نفر خلبان زبده و ماهر انتخاب شدند. سرگرد محمودی بهعنوان لیدر دسته پروازی و سروان عصاره نیز بهعنوان وینگمن پرواز معین شدند.
کار خلبانان بر روی نقشه آغاز شد با توجه به نوع پدافند، مسیر رفت و برگشت و بررسی دستورالعملهایی که در مواقع اضطراری پیش میآمد کدهای ارتباطی بین خلبانان رد و بدل شد و همچنین نوع بمب و مهمات نیز انتخاب گردید و قرار شد عملیات در ساعات آغازین روز شروع شود طوریکه در نزدیکی هدف هوا کاملاً روشن شده باشد. این ساعت با توجه به اختلاف 30 دقیقهای طلوع خورشید بغداد با پایگاه تعیین شده بود. در نهایت قرار شد پرواز با دو فروند فانتوم دی انجام شود هر کدام از فانتومها مجهز به بمبهای M-117 و غلافهای جنگ الکترونیک باشند.
روز موعود فرارسید. سحرگاه روز بیست و چهارم مهرماه سال 1359 خلبانان پس از رسیدن به پست فرماندهی به اتاق تجهیزات رفتند و بعد از تحویل گرفتن تجهیزات به سمت آشیانه به راه افتادند. پرسنل گروه پروازی که از پاسی از شب مشغول آماده کردن هواپیماها بودند در کنار پرندههای آهنین بال ایستاده بودند و از خلبانان استقبال میکردند. خلبانان از زیر کلامالله مجید گذشتند و پا در پلکان هواپیما گذاشته و در کابین جای گرفتند. پرسنل پروازی مشغول کمک به خلبانان شدند تا آنها راحتتر بتوانند بندهای چتر و ... را به صندلی ببندند. با علامت دست خلبانان برق و فشار هواپیما به موتور سمت راست وصل شد و سپس موتور سمت چپ، اینک هر دو موتور هواپیما روشن شده است خلبانان شروع به بازرسی رادار و وسایل ارتباطی میکنند و پس از تماس با برج اطلاعات پرواز را دریافت میکنند.
شرح عملیات:
خلبانان با اشاره دست به پرسنل کروی خاتمه بازرسی را اعلام میکنند و آنها نیز موانع را از زیر چرخهای هواپیما برمیدارند. هواپیماها به آرامی بر روی باند تاکسی کردند و اندکی بعد در ابتدای باند قرار میگیرند. با علامت برج مراقبت شبحهای آهنین قدرت موتور خود را به حداکثر رسانده و به پرواز درمیآیند و در دل آسمان جای گرفتند. بلافاصله بعد از پرواز خود را به ارتفاع 10000 پایی رساندند. سپس سرعت را به 400 نات میرسانند و از فراز شهرها عبور میکنند. در پایگاههای دیگر دو فروند اف 14 مسلح جهت اسکورت فانتومها به پرواز درمیآیند و مسیر نقطه ملاقات را در پیش میگیرند. همزمان تانکر سوخترسان 707 نیز به پرواز درآمده است تا در محل موردنظر به فانتومها سوخترسانی کند. فانتومها تا نزدیکی مرز ادامه میدهند. در نزدیکی مرز تانکر سوخترسان منتظر هواپیماها بود. خلبانان ارتفاع خود را به 13000 پایی رسانده و با علامتهایی که به صورت رمز بود، شروع به سوختگیری میکنند. بعد از سوختگیری، فانتومها ارتفاع خود را به حداقل رسانده و سرعت را به 500 نات افزایش میدهند و از لابهلای درههای عمیق گذشته و از مرز عبور میکنند.
به هر قیمتی باید یکی از اهداف را منهدم کرد قرار بر این بود که هواپیماها برای رسیدن به هدف از جنوب بغداد عبور کنند اما درحالیکه هواپیماها 20 مایل بیشتر از خاک عراق را پشت سر نگذاشته بودند، توسط رادارهای عراقی شناسایی شدند. در این هنگام آژِیر خطر در بغداد به صدا درآمده بود. ثانیههایی بعد رادار جستجوگر سام – 2 در 30 مایلی بغداد برای پیدا کردن هدف شروع به سرچ کردن میکند که خلبانان بهوسیله دستگاه جنگ الکترونیک سعی در اختلال در کار آن میکنند.
لیدر دسته پروازی با توجه به حجم بالای پدافند به هواپیمای شماره دو اطلاع میدهد که حجم پدافند سنگین است و او اگر مایل است هدف ثانویه را بزند و یا ادامه دهد که خلبان شماره دو بلافاصله پاسخ منفی میدهد.4 دقیقه تا هدف مانده هواپیماها تا ثانیههایی دیگر بر فراز بغداد میرسند. حجم پدافند بسیار سنگین است و هر چند ثانیه گلولههایی به بدنه هواپیماها برخورد میکنند. تمام نشاندهندههای اعلام خطر در داخل کابین هواپیماها در حال چشمک زدن است. خلبانان مجبورند جهت مصون ماندن از دید رادارهای دشمن ارتفاع خود را کاهش دهند پس بلافاصله ارتفاع خود را کم کرده و موتورها را در حالت پسسوز قرار داده و به سمت هدف ادامه طریق میدهند.
چراغ اخطار قفل راداری دشمن در کابین هواپیمای لیدر روشن میشود. موشک در تعقیب هواپیمای شماره یک است. اکنون خلبانها بر فراز شهر بغداد قرار دارند. خیابانها نسبتاً خلوت هستند. بهدلیل ارتفاع کم و سرعت بالا، مردم وحشتزده ماشینهای خود را وسط خیابان رها کرده و هر کدام در جایی پناه گرفته بودند. غافل از اینکه تیزپروزان نیروی هوایی ایران هیچگاه مردم بیگناه را بمباران نمیکنند و این کار تنها توسط خلبانان مزدور عراقی صورت میپذیرفت. ارتفاع به قدری کم بود که هر آن امکان برخورد با زمین وجود داشت. تهدید دیگر در این هنگام کابلهای فشار قوی برق بود که هرآن امکان برخورد با آنها وجود داشت.
لیدر دسته مورد هدف قرار گرفت هواپیمای شماره یک همچنان مشغول فرار از دست موشک است. محمودی در تلاش است که به هر نحوی از دست موشک خلاص شود ولی در این تلاش او موفق نیست. از هر طرف موشکی به سمت هواپیماها شلیک میشود و در نهایت یکی از این موشکها به هواپیمای محمودی برخورد میکند.
هواپیمای شماره دو که اینک به شمال کربلا رسیده بود سرعت خود را به 1300 کیلومتر افزایش میدهد و ارتفاع را به حداقل ممکن میرساند تا از گزند موشکهای دشمن درامان باشد. در همین زمان محمودی با او تماس میگیرد و میگوید که مورد اصابت موشک قرار گرفته. شماره دو سریعاً موقعیت او را سؤال میکند محمودی میگوید در ارتفاع 2000 پایی کمی عقبتر از تو هستم.
شماره دو میدانست که در صورت ارتفاع گرفتن امکان مورد اصابت قرار گرفتن زیاد میشود ولی این کار را انجام میدهد. ثانیههایی بعد عصاره هواپیمای شماره یک را میبیند که به سختی آتش گرفته و آتش از بالهایش زبانه میکشد. هواپیما دچار انفجارهای شدید شده بود. شماره دو فریاد میزند:
- محمودی هواپیما آتش گرفته سریعاً آن را ترک کن.
خلبانان هواپیمای شماره یک مجبور به اجکت میشوند و ... ناگهان هواپیما در پیچ سختی میافتد و آتش بیشتری از آن زبانه میکشد. شماره دو درحالیکه هواپیما را در دید خود داشت، مشاهده میکند که هر دو خلبان بیرون پریده و چترشان باز میشود. او تصمیم میگیرد تا موقعی که آنها به زمین میرسند در آنجا حضور داشته باشد ولی بلافاصله بعد از اینکه محمودی و حیدری(کمک خلبان) فرود میآیند کمکش فریاد میزند:
- موشک ! موشک سام – 6 رویمان قفل کرده سریع کاهش ارتفاع بده ...خلبان سرعت را افزایش داده و شروع به مانور میکند تا از دست موشک خلاص شود. موشک هر لحظه به هواپیما نزدیکتر میشد و خلبان هر کاری که انجام میدهد نمیتواند از دست موشک رهایی یابد. موشک درحال اصابت به هواپیما بود که خلبان بهعنوان آخرین حرکت هواپیما را بهشدت گردش داد. در این لحظه فشاری معادل 11 جی به خلبانان وارد میشد. این فشار برای هواپیما کمتر از اصابت موشک نبود و امکان زنده ماندن خلبان نیز در این حرکت بسیار پایین است زیرا احتمال شکسته شدن مهرههای گردن و کمر بسیار بالاست. اما چارهای نبود. با این کار موشک از بین دم و بال گذشت و به هواپیما اصابت نکرد. خلبانان درد شدیدی را در کمر و گردن حس می کردند ولی حال عمومی خوبی داشتند.
بمباران پالایشگاه البکر:
آنها با توجه به وضعیت پیش آمده تصمیم میگیرند هدف ثانویه را بمباران کنند زیرا درحال حاضر هم در تعقیب و گریز بودند و هم برای تشریح وضعیت هواپیمای دوست و همکارشان مجبور شده بودند از مسیر اصلی خارج شوند. علاوه بر این اگر به مسیر ادامه میدادند در راه برگشت دچار کمبود سوخت میشدند. لذا گردشی سریع میکنند و مسیر پالایشگاه البکر بغداد را در پیش میگیرند. پدافند پالایشگاه بهشدت کار میکرد هواپیمای دچار تکانهای شدیدی شده بود که ناشی از انفجار گلولههای ضدهوایی در زیر هواپیما بود. عصاره اینک پالایشگاه را در دید دارد او با رسیدن به پالایشگاه پاپ آپ کرده و با شیرجه بر روی هدف تمامی بمبهای خود را بر روی پالایشگاه فرو میریزد. زبانه آتش ناشی از انفجار مخازن سوخت به آسمان بلند میشود. عصاره تصمیم میگیرد بلافاصله گردش کرده و به سمت مرز حرکت کند.
میگ 23 در تعقیب فانتوم به دلیل اینکه هواپیما مدت زمان زیادی در آسمان بغداد بوده رادارهای دشمن موقعیت آن را به پایگاه الرشید اطلاع دادند. در همین هنگام دو فروند میگ – 23 برای مقابله با فانتوم از پایگاه هوایی به پرواز درمیآیند. اینک هواپیما سبک شده بود ولی بهعلت استفاده زیاد از پسسوز موتور، سوخت در شرایط بدی قرار داشت. میگها در تعقیب فانتوم بودند. در فاصله 50 مایلی مرز ایران یکی از میگهای 23 اقدام به شلیک یک موشک راداری به سمت فانتوم میکند. کمک خلبان بلافاصله شروع به شکستن قفل راداری موشک میکند و در نهایت موفق میشود موشک را منحرف کند.
در همین هنگام رادار قدرتمند هواپیمای اف – 14 موفق به رهگیری میگها شده بود و یکی از اف 14ها با سرعت به سمت میگها حرکت میکند. میگها که متوجه حضور اف 14 میشوند تغییر مسیر میدهند و به سمت خاک خود فرار میکنند.
لحظاتی بعد خلبانان اطلاع پیدا میکنند که میگها فرار کردند و دیگر تهدیدی از جانب آنها برای فانتوم ایجاد نمیشود پس ارتفاع را زیاد کرده و بهوسیله کد به رادار اطلاع میدهند که در چه موقعیتی هستند؛ همچنین میگویند بهدلیل درگیری در بغداد سوختشان درحال اتمام است و احتمالاً قادر به رسیدن به مرز نیستند و از رادار میخواهند که اگر مجبور به فرود اضطراری در نوار مرزی شدند تیم امداد نجات هلیکوپتری نیروی هوایی برای نجات آنها فرستاده شود.
آیا فانتوم موفق به عبور از مرز و سوختگیری میشود ؟
در همین هنگام پایگاه با تانکر تماس میگیرد و سمت و موقعیت فانتوم را به او اطلاع میدهد. اکنون فانتوم در 30 مایلی مرز قرار دارد و خلبان تقریباً مطمئن شده که به مرز نمیرسد در همین لحظه از سوی تانکر با خلبان تماسی گرفته میشود با این مضمون:- عقاب سمت و موقعیت شما را دارم و به داخل خاک عراق میآیم با خونسردی ادامه بده.
خلبان مخالفت میکند و میگوید :- این کار را نکن هواپیمای شما بهترین هدف برای پدافند عراق است. ولی خلبان تانکر نمیپذیرد و میگوید تو ارتفاع بگیر گلولههای دشمن در ارتفاع بالا به من نمیرسند تامکتها هم مراقب هستند. با توجه به شرایط جسمی که خلبان داشت امکان اینکه بتواند عمل سوختگیری هوایی را انجام دهد بسیار کم بود چون این کار بسیار حساس است و باید با دقت زیادی انجام شود. خلبان تانکر مرتب به خلبان فانتوم دلداری میداد و میگفت تحمل کند تا او برسد. موتور هواپیما وقتی کمتر از 500 پوند بنزین داشته باشد، خاموش میشد و اکنون هواپیما تنها 700 پوند بنزین داشت، در همین لحظه خلبان تانکر تماس میگیرد و میگوید :- در 5 مایلی شما هستم مرا نمیبینید؟
خلبان که درد زیادی را تحمل میکرد میگوید: نه نمیتوانم شما را ببینم.آمپر بنزین هر لحظه پایینتر میآمد که ناگهان خلبان متوجه تانکر میشود. تانکر در 5 درجه به سمت چپ حدوداً 1000 پا بالاتر از فانتوم درحال پرواز بود. خلبان بیدرنگ با تانکر تماس میگیرد: دلیجان شما را دیدم در چند مایلی شما هستم. خلبان تانکر تغییر مسیر میدهد و میگوید:
من گردش میکنم به سمت مرز و اهرم سوختگیری را پایین میدهم سرعت را نیز به 300 نات میرسانم. عصاره با شنیدن این توضیحات کمی ارتفاع گرفته و در آخرین لحظات موفق به سوختگیری میشود. پس از پایان سوختگیری خلبانان فانتوم از خلبان تانکر که با شجاعت مثالزدنی خود را بهعنوان یک طعمه به خاک عراق رسانده بود، تشکر کرده و به سمت پایگاه حرکت میکند.
بر اثر فشار بیش از حد جی، چند مهره گردن و کمر خلبان و کمک شکسته شده بود با نزدیک شدن به پایگاه خلبان بهسختی آماده فرود میشود و سرانجام موفق میشود هواپیما را به سلامت بر زمین بنشاند. پرسنل فنی به سرعت به سمت هواپیما میآیند و خلبان و کمک را از آن خارج میکنند. سرگرد محمودی و ستوان حیدری نیز پس از تحمل 10 سال اسارت آزاد شده و به همراه دیگر آزادگان به میهن باز میگردند.