حسن شفیع زاده

شهید حسن شفیع زاده

تاریخ شهادت:
۰۸ ارديبهشت ۱۳۶۶
تعداد بازدید ۷۳۲۷ بار

تولد و کودکی

در مرداد سال 1336 ه.ش در یك خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد گردید و تحت تربیت پدر و مادری مؤمن، متدین و مقلد امام پرورش یافت. از همان كودكی در مجالس دینی از جمله برنامه‌های سوگواری امام حسین(ع) حضور داشت و عشق خدمتگزاری به آستان شهید پرور حضرت اباعبدالله(ع) در عمق وجودش ریشه دوانید. سادگی، بی‌آلایشی و گذشت او در سنین كودكی زبان‌زد همه بود. حق را می‌گفت ولو به ضررش تمام شود. در محله شاخص و محور همسالان خود بود. به مسجد كه می‌رفت چون بزرگ‌ترها عمل می‌نمود و از جمله كسانی بود كه در پذیرایی عزاداران حسینی نقش فعالی داشت.

 

فعالیت‌های سیاسی - مذهبی

در سن 12 سالگی از نعمت پدر محروم گردید. چون فرزند ارشد خانواده بود با آن روحیات و مردانگی‌اش عملاً غمخوار مادر فداكار و دلسوز خود شد.

با جدیت تمام و احساس مسئولیت، بیشتر از گذشته هم درس می‌خواند و هم به مادرش در اداره امور منزل كمك می‌كرد و از مساعدت به خواهر و برادرانش نیز دریغ نداشت. ضمن اینكه به ورزش، خصوصاً وزنه‌برداری علاقمند بود، در دوران تحصیل، دانش‌آموزی باوقار، محجوب، مؤدب و كوشا بود و همواره سعی می‌كرد تكالیف دینی خود را انجام دهد.

پس از اخذ دیپلم به سربازی اعزام گردید و هم‌زمان با اوج‌گیری حركت توفنده انقلاب اسلامی در سایه رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) با روحانیون معظم در تبعید، همچون شهید "آیت‌الله مدنی" و شهید "آیت‌الله دستغیب "در تماس بود و در داخل پادگان، فعالیت‌های زیادی جهت راهنمایی نظامیان و خنثی‌كردن تبلیغات حكومت نظامی انجام می‌داد و در همان حال به پخش پیام‌ها و اعلامیه‌های رهبر عظیم الشأن انقلاب در داخل و خارج پادگان نیز می‌پرداخت. نقل می‌كنند: روزی كه مأمورین رژیم، به دستور فرمانده حكومت نظامی، در تبریز قصد هجوم به منزل شهید آیت‌الله مدنی(ره)، جهت دستگیری ایشان داشتند، او به همراه دوستانش نقشه مقابله با مزدوران رژیم را در مراسم عزاداری عاشورای حسینی طراحی كرده بود، كه قبل از هر گونه اقدام، ضد اطلاعات از موضوع با خبر شده و آن‌ها را جهت ادامه خدمت سربازی به مرند تبعید می‌نماید. ایشان پس از چندی به فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر ترك پادگان‌ها، خدمت سربازی را رها كرد و به سیل خروشان مبارزان امت اسلامی پیوست.

فعالیت‌های دوران انقلاب

او با شور وصف‌ناپذیری در روزهای سرنوشت‌ساز 21 و 22 بهمن ماه 1357 تلاش می‌كرد و برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی از هیچ كوششی فروگذار نبود. هنگامی كه در اوج پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی درب پادگان‌ها بر روی مردم باز شد به همراه تعدادی از جوانان و دانشجویان حزب‌الهی تبریز برای جلوگیری از افتادن سلاح‌های بیت‌المال به دست ضد انقلاب، بخشی از سلاح‌ها را جمع‌آوری و گروه مسلحی را جهت دستگیری ضد انقلاب و ساواكی‌ها تشكیل داد.

 

ورود به سپاه و مقابله باضد انقلاب

شهید "شفیع‌زاده" بعدها به دنبال تشكیل سپاه، به همراه دیگر برادران، اولین هسته‌های مسلح سپاه را پی‌ریزی كرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز در سركوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف "خلق مسلمان" نقش فعال داشت.

هنگامی كه به همراه "شهید باکری "در سپاه ارومیه انجام وظیفه می‌كرد به‌عنوان مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه، در درگیری‌های متعدد برای سركوبی گروه‌های فاسد تلاش شبانه‌روزی نمود و توانست در تشكیلات حزب منحله دموكرات نفوذ كرده و باعث متلاشی شدن آن و دستگیری و اعدام تعداد زیادی از كادرهای آنان گردد.

بهترین و پر ثمرترین لحظات حضور در سپاه تبریز، روزهایی بود كه در بیت شهید آیت‌الله مدنی(ره) به‌عنوان مسئول تیم حفاظت ایشان انجام وظیفه می‌نمود. در جوار آن عالم عارف بود كه غنچه‌های خلوص، صداقت، ایثار و زهد شهید شفیع‌زاده گُل كرد و بعدها در جبهه‌های نبرد نور علیه ظلمت میوه داد.

شرکت در دفاع مقدس

با شروع جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یك دسته خمپاره‌انداز كه تحت مسئولیت "شهید باكری" اداره می‌شد به جبهه‌های جنوب شتافت. ایشان به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان برای حضور در جبهه آبادان با تحمل مشقات چندین روزه – از طریق ماهشهر و به وسیله لنج از راه خورموسی – خود را به این شهر رساند و در ایستگاه هفت مستقر گردید. بعدها با فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر شكستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شكستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا نمود.

شهید شفیع‌زاده پس از عملیات "طریق‌القدس" به‌عنوان رئیس ستاد تیپ كربلا – كه تازه تشكیل شده بود – انجام وظیفه كرد و در شكل‌گیری، انسجام و فرماندهی آن نقش اساسی داشت.

در عملیات پیروزمندانه "فتح‌المبین" معاون تیپ‌المهدی(عج) بود و خاطره رشادت‌ها و جانفشانی‌های او در اذهان مسئولین جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمی‌رود.

 

 راه‌اندازی فرماندهی توپخانه سپاه

پس از این عملیات، با اندیشه بلندی كه داشت و تجربیاتی كه كسب كرده بود، متوجه گردید كه با گسترش سازمان رزمی مردمی، برای انجام عملیات بزرگ، نیاز به تشكیلات پشتیبانی آتشی به نام توپخانه می‌باشد. با هم‌فكری تنی چند از فرماندهان، ضمن پی‌ریزی و سازماندهی اولین آتشبارهای توپخانه، مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات "بیت‌المقدس" را به‌عهده گرفت و به خوبی از عهده این وظیفه بزرگ برآمد. او با برخورداری از قدرت ابتكار، خلاقیت و آینده نگری، همیشه طرح‌های دراز مدت – كه مبتنی بر واقع‌بینی در كارها و برنامه‌ها بود – ارائه می‌داد، ضمن آنكه بر مسأله آموزش نیروهای نیز تأكید فراوان داشت.

بعدها با تلاش بی‌وقفه و شبانه‌روزی خود قبضه‌های غنیمتی را در قالب توپخانه‌های لشكری و گردان‌های مستقل توپخانه به سرعت سازماندهی كرد و در "عملیات رمضان"، اكثریت قریب به اتفاق توپ‌ها را علیه دشمن بعثی به‌كار برد و در ادامه، با به‌دست آوردن توپ‌های غنیمتی بیشتر، گروه‌های توپخانه را به استعداد چندین گردان شكل داد. این گروه‌ها بازوهایی قوی برای فرماندهی قوای رزمی و پشتیبانی محكم برای رزمندگان بودند.

در نبردهای خیبر، وافجر 8، کربلای 1، کربلای 4، کربلای 5 كه سپاه پاسداران به لحاظ عملیاتی مسئولیت مستقلی داشت، پشتیبانی آتش كل منطقه عملیات، با رهبری و هدایت ایشان انجام گرفت.

اوج هنرنمایی و شكوفایی خلاقیت ایشان در عملیات والفجر 8 تجلی یافت. آتش پر حجم و متمركزی كه با برتری كامل، علیه دشمن اجرا نمود، به اعتراف فرماندهان اسیر عراقی، در طول جنگ كسی به خود ندیده بود؛ زیرا قسمت اعظم یگان‌های دشمن، قبل از رسیدن به خط مقدم و درگیری با رزمندگان اسلام، منهدم می‌شد.

سردار رحیم صفوی فرمانده كل سپاه در پیامی نقش او را در جنگ چنین توصیف كردند: «سیمای او تجلی اراده و مقاومت و تلاش و پیكارش همواره الهام‌بخش رزمندگان بود. عزیزی كه ثمره سخت‌كوشی‌های او در جبهه‌ها همیشه مشهود بود. با تقویت آتش سنگین پیكارگران جبهه نور، كه صف دشمنان را از هم می‌گسست، رؤیای خام قادسیه را به كابوسی وحشتناك بدل می‌ساخت، اوج قدرت آتش توپخانه را جهانیان در نبردهای والفجر 8 و کربلای 5 وكربلای8 به چشم دیدند و زبان به اعتراف آن گشودند، آن‌جا كه شهید عزیز ما و همرزمانش با آتش سهمگین، لشكریان دشمن را مضمحل و ضایعات جبران‌ناپذیری بر خصم زبون وارد نمودند.»

شهید شفیع‌زاده ضمن شركت در كلیه صحنه‌های عملیاتی، مسئولیت فرماندهی توپخانه و طرح‌ریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاه‌های مختلف را به‌عهده داشت و آخرین مسئولیت ایشان فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) بود.


ویژگی‌های اخلاقی

شهید شفیع‌زاده فردی صبور، متواضع، گشاده‌رو و بشاش بود. در تمام امور، ایثار و گذشت بسیاری از خود نشان‌می‌داد و در هر كاری كه پیش‌می‌آمد ابتدا خود پیش‌دقم می‌گریدد. به هنگام عملیات و در زمانی كه آتش دشمن در خط مقدم شدت پیدا می‌كرد، در خط اول حضور می‌یافت و آخرین وضعیت منطقه را برای برنامه‌ریزی صحیح و هدایت دقیق آتش، بررسی می‌كرد. در تصمیم گیری‌ها از نظرات دیگران سود می‌جست و در برخوردها و قضاوت عدالت را رعایت می‌كرد. در روابط اجتماعی، با دیگران رفتاری پخته و پسندیده داشت و در هر محیطی كه حضور پیدا می‌كرد همگان را تحت‌تأثیر قرار می داد.

شهید شفیع‌زاده در انجام واجبات و ترك محرمات كوشا بود. به مستحبات اهمیت می‌داد. اهل نماز شب بود. كم سخن می‌گفت و با كردارش دیگران را به عمل صالح دعوت می‌كرد.

از تشریفات و تجملات به شدت دوری می‌جست و سادگی و بی‌آلایشی را مشی خود قرار داده بود. در ایام پیروزی انقلاب اسلامی شب و روز نمی‌شناخت و بعد از آن، در طول جنگ تحمیلی، مخلصانه انجام وظیفه می‌نمود و هرگز راحت در بستر نخفت.

برادر ایشان نقل می‌كند: «دوبار او را در جبهه دیدم. بار اول زمانی بود كه برای دیدنش به پادگان شهید حبیب اللهی اهواز رفتم و سراغ او را گرفتم. دوستانش خندیدند و گفتند اگر او را پیدا كردی سلام ما را هم به او برسان. مرتبه دوم در قرارگاه كربلا بدون هیچ‌گونه تكلفی در كنار سایر نیروها در آن گرمای سوزان جنوب در سنگر خفته بود، در حالی كه روزنامه رویش انداخته بود. می‌گفتند شب نخوابیده و خیلی خسته است. او مدام در حال سركشی از یگان‌ها و هماهنگی آتش پشتیبانی رزمندگان اسلام در جبهه‌های جنگ بود و معتقد بود هر چه قبل از عملیات تلاش نماید به اذن الهی تضمینی برای موفقیت لشكریان جبهه حق خواهد بود.»

نحوه شهادت

شهید شفیع‌زاده در تاریخ 66/2/8 در منطقه عملیاتی كربلای 10 در شمال‌غرب(منطقه عمومی ماووت) درحالی كه عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت تركش گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به آرزوی دیرینه خود نایل شد و به دیدار معشوق شتافت.

او همان‌طوری‌كه در عرصه نبرد با دشمن متجاوز مراتب بالایی از توان و تخصص، مدیریت و پشتكار را ارائه داد، در میدان نبرد با نفس اماره نیز موفق و سربلند بود. ایثار و از خودگذشتگی، به‌خصوص اخلاق او كم‌نظیر بود و نهایت دقت و مراقبت را به عمل می‌آورد كه اعمال و فعالیتش تماماً خالص و قربه الی‌الله باشد. او با اقتدا به مولایش امام حسین(ع) شهادت را فوز عظیم میدانست و همواره مشتاق آن بود.

 

فرازی از  وصيت‌نامه شهيد شفيع‌زاده 

خدايا من به جبهه نبرد حق عليه باطل آمده‌ام تا جان خود را بفروشم. اميدوارم خريدار جان من تو باشي، نه كس ديگر.

...دلم مي‌خواهد كه در آخرين لحظه‌هاي زندگيم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه ديگر.

...سلام بر امت شهيد پرور و نمونه كه با حضور هميشگي خود در همه صحنه‌هاي حق عليه هميشگي خود در همه صحنه‌هاي حق عليه باطل، اسلام و امام را ياري كرده و قدرت نفس كشيدن و خواب راحت را از دشمن سلب كرده است.