مکان عملیات: جنوب، موقعیت؛ غرب شوش و دزفول
فرماندهی: مشترک سازمان؛ مشترک
نوع تک: گسترده
استعداد نیروهای درگیر: ایران؛ 133 گردان پیاده و زرهی، عراق؛ 153 گردان پیاده، زرهی، مکانیزه و کماندویی و 3 گردان گارد ریاستجمهوری و 12 گردان توپخانه
هدف عملیات: آزادی منطقه اشغالی عظیم غرب منطقه شوش و دزفول
تلفات انسانی عراق: 19000 نفر
خلاصهای از عملیات: این عملیات در ابتدا قرار بود همزمان با دهه فجر انجام شود، اما عراقیها که متوجه این قضیه شده بودند در منطقه تنگه چزابه دست به حمله زدند و هرچند ناکام ماندند اما عملیات فتحالفتوح ایران را به تأخیر انداختند. یک روز قبل از آغاز حمله، عراق یکبار دیگر، این بار در غرب شوش پاتک زد اما فرماندهان ایرانی برای مقابله با ادامه این رویه از سوی عراق، عملیات را طبق برنامه خود آغاز نمودند. نفوذ 6 گردان از نیروهای ارتش و سپاه به عمق مواضع عراق باعث شد تا خطوط مقدم دشمن عملاً از پشتیبانی توپخانه محروم بمانند و خیلی زود تسلیم گردند. هزاران سرباز سرگردان عراقی در این عملیات به اسارت درآمدند. به گفته یکی از اسرا، اگر نیروهای ایرانی امکان هلیبرن به منطقه فکه را مییافتند میتوانستند دو برابر اسرای گرفته شده را در حال فرار به داخل خاک عراق دستگیر نمایند. در آخرین روزهای عملیات، مقاومت تیپ 10 زرهی عراق در تنگه ابوغریب، که آن زمان معروفترین واحد ارتش عراق بود، باعث درگیری شدیدی گردید و کل عملیات را به خطر انداخت اما در نهایت این تیپ هم منهدم شد و نیروهای ایرانی در نزدیکی رودخانه دویرج خط پدافندی تشکیل دادند .
شرح عملیات:
در آستانه عملیات فتحالمبین، روند تحولات سیاسی كشور رو به بهبود نهاد و كاملاً با اوضاع عملیات ثامنالائمه(ع) تفاوت داشت؛ منافقین در اثر ضربات پیدرپی، بدنه و بخشی از كادر مركزی خود را از دست داده و سایر گروههای ضدانقلاب نیز كه تلاش همه جانبهای را برای دردست گرفتن قدرت آغاز كرده بودند، عملاً از پای درآمدند. روند تحولات نظامی نیز با توجه به وضعیت رو به اضمحلال دشمن پس از عملیات طریقالقدس و شكست در تنگه چزابه، به سود ایران تغییر كرده بود. عراقیها با نگرانی از روند موجود، پیشنهاد مخفیانهای برای پایان جنگ ارائه كردند.
تقاضای برقراری صلح كه رژیم بعث از مدتها قبل برای نجات خود ابراز كرده بود، با شروع عملیات فتحالمبین و بروز آثار پیروزی رزمندگان، مجدداً مطرح شد، متعاقب آن، برای نجات صدام و توقف جنگ، تلاشهای وسیعی از سوی كمیته منتخب كنفرانس كشورهای غیرمتعهد، كمیته حسن نیت كنفرانس اسلامی، كمیته كنفرانس اسلامی جهان اسلام و نیز تنی چند از شخصیتهای سیاسی- مذهبی جهان اسلام صورت گرفت.
نكتههایی درباره عملیات:
طراحی عملیات فتحالمبین از جمله ابتكارات و نوآوریهای رزمندگان در این مقطع محسوب میشود. در طراحی این عملیات، عوامل متعددی دخالت داشتند. چگونگی آرایش و گسترش دشمن در منطقه عمدهترین شاخص تعیینكننده بود. ارتش عراق به هنگام ورود به خاك ایران بهدلیل دست نیافتن به اهداف از پیش تعیینشده، به اجبار خطوط پدافندی نامناسبی داشت، طوریكه خطوط یاد شده ضمن جناح دادن به نیروهای اسلام عقبه یگانها را نیز در دسترس رزمندگان قرار میداد. بر این اساس طراحان عملیات ضمن بهرهگیری از نقاط ضعف دشمن، عمده فلشهای اصلی عملیات را بر جناحهای خطوط دشمن ترسیم كردند و دستیابی به عقبه آنان را بهعنوان هدف برگزیدند. توجه به این امر موجب شد تا در نخستین مراحل عملیات به دلیل سقوط تعدادی از عقبه یگانها، جبهه دشمن متزلزل شود و در نتیجه، رزمندگان اسلام با سرعت بیشتر به اهداف خود دست یابند.
اجرای پیدرپی مراحل عملیات از دیگر ویژگیهای این عملیات بود؛ هرگونه تأخیر در اجرای مرحله دوم میتوانست علاوه بر از دست دادن نتایج و دستاوردهای مرحله اول، عملیات را ناكام بگذارد، اما اجرای مرحله دوم عملیات و تصرف تنگه رقابیه، منجر به تزلزل و فروپاشی نیروهای دشمن و در نتیجه، فرار آنها به علت ترس از اسارت و انهدام شد.
مهندسی:
واحدهای مهندسی جهادسازندگی، ارتش و سپاه به طور ادغامی وارد عمل شدند و جهادسازندگی در این راستا از كارآیی بالایی برخوردار بود. فعالیتهای مهندسی در امر راهسازی، احداث خاكریز و مواضع پیش از عملیات آغاز شد و نقش بسزایی در پیشبرد اهداف رزمندگان ایفا كرد.
برای نمونه، كار سخت و دشوار واحدهای مهندسی در محور میشداغ كه به رغم كمبودهای زیاد، با تلاش شبانهروزی به مدت یك ماه صورت گرفت، به شكافته شدن تنگه ذلیجان و احداث جاده برای عبور رزمندگان در این منطقه منجر شد.
سازمان رزم سپاه:
سپاه پاسداران كه مسئولیت فرماندهی و هدایت بسیج را نیز برعهده داشت، به مرور زمان و متناسب با نیازهای جبهه، سازمان خود را از نظر كمی و كیفی گسترش داد. سیستم اداره جنگ مردمی در عملیاتهای ثامنالائمه و طریقالقدس به صورت ابتدایی شكل گرفت و در عملیات فتحالمبین، با تغییرات عمدهای گسترش یافت.
در این عملیات سپاه به طور چشمگیری سازمان خود را گسترش داد بهگونهای كه 12 تیپ را آماده و به میدان وارد كرد در حالیكه در عملیات طریقالقدس تنها چهار تیپ وارد عمل شده بودند. همچنین در این عملیات سپاه، برای نخستین بار، فرماندهی مشترك از بالاترین رده فرماندهی تا پایینترین واحدهای رزمی بهكار گرفته شد. ادغام نیروها از رزمندگان تا رده فرماندهان و تشكیل قرارگاههای مشترك در وضع مطلوبی به اجرا درآمد. كامل كردن نقاط قوت و ضعف نیروها از سوی یكدیگر نكته مهم در این ادغام بود.
حضور مردم:
همچنین، در این عملیات، مردم به طور بیسابقه و گستردهای حضور یافتند و معنویت عمیقی بر جبههها حاكم بود. حضور غیرقابل انتظار نیروهای بسیجی را باید یكی از دلایل گسترش كیفی و كمی نیروهای رزم سپاه در این عملیات دانست.
در این عملیات، برای نخستینبار در جریان جنگ تحمیلی، بیمارستان صحرایی مجهز به اطاق عمل در این عملیات بهكار گرفته شد و بدینترتیب با اقدامات و پیگیریهای اولیه در این بیمارستانها مجروحان زیادی از خطر مرگ نجات یافتند.
مشكلات دشمن:
نیروهای دشمن پس از یك سال و اندی استقرار در مواضع دفاعی، در برابر تحقق«استراتژی بزرگ نظامی جمهوری اسلامی» كه در مناطق مختلف به مرحله اجرا گذارده میشد، «سازمان و كنترل فرماندهی» خود را از دست دادند، در نتیجه، علیرغم داشتن نیرو، تجهیزات و امكانات مناسب در مناطق مختلف عملیاتی، به علت استیصال روحی قادر به بهرهگیری از استعداد موجود خود نبودند. در این میان، ضعف روحی و درماندگی نیروهای دشمن بهگونهای افزایش یافته بود كه آنها حتی در مواقع پاتك، بلافاصله پس از مواجهه با عكسالعمل رزمندگان اسلام، به فرار و عقبنشینی و یا تسلیم مبادرت میكردند.
از مشكلات دیگر دشمن در این مرحله از جنگ، نداشتن نیروی احتیاط بود. دشمن به خاطر انتخاب اهداف وسیع و نیز تعیین مأموریت برای كلیه یگانهای خود، پس از ناكامی و شكست، میبایست تمامی توان و استعداد خود را در مواضع پدافندی به صورت ناكافی گسترش دهد. این امر، موجب گردید كه دشمن، فاقد نیروی احتیاط كارآمده بوده و در مواقع ضروری عكسالعمل مناسبی را در برابر حملات رزمندگان اسلام از خود بروز ندهد.
سازمان رزم دشمن، متعاقب سلسله عملیات رزمندگان اسلام، از هم گسیخت، تا آنجا كه در عملیات ثامنالائمه، لشكر 3 زرهی و یگانهای تحت امر آن، كه پس از اشغال خرمشهر و محاصره آبادان، در منطقه استقرار داشتند، در معرض تهاجم و انهدام قرار گرفتند. در عملیات طریقالقدس، باقی مانده لشكر 9 زرهی از بین رفت و همچنین، تیپ 26 زرهی و چندین یگان دیگر، منهدم شدند. در عملیات فتحالمبین، علاوه بر لشكرهای 10 زرهی و 1 مكانیزه، نیروهای موجود در منطقه، به همراه سایر نیروهایی كه دشمن از سایر مناطق جمع كرده و به منطقه اعزام نموده بود، منهدم شدند. در مجموع، تا قبل از عملیات بیتالمقدس، انهدام وسیعی از نیروها و تجهیزات دشمن صورت گرفت و تعداد بسیاری از نیروهایش اسیر شدند و امكانات زیادی به غنیمت گرفته شد.
در سندی كه در این عملیات از دشمن بهدست آمده درباره شیوه رزم نیروهای خودی به نكات مهمی اشاره شده است. در قسمتی از این سند، كه به لشكر 5 مكانیزه مربوط است و امضای سرتیپ ماهر عبدالرشید در زیر آن میباشد. آمده است:
«روش جنگ دشمن(ایرانی) در آخرین نبردش در منطقه استحفاظی سپاه 4(شوش و دزفول) ویژگیهای زیر را داشت:
1- نیروهای پیاده دشمن(ایرانی)، چه از نظر اعتماد و چه از نظر كثرت نیروها ركن اساسی عملیات بودند و دشمن پس از اطمینان از پیروزی محدود، نیروی زرهی خود را وارد عمل كرد.
2- دشمن با نیروی اصلی خود به دو جناح نیروهای ما هجوم آورد و جبهه را با نیروی كمتری تأمین كرد.
3- دشمن در حملات خود، به هجوم شبانه و نخستین ساعتهای شب تكیه داشت.
4- هدف دشمن در عملیات هجومی، رسیدن به قرارگاه یگانها و ستادها و مواضع توپخانه بود تا بدینترتیب، تشكیلات فرماندهی و مراكز پشتیبانی آتش را فلج كند.
5- دشمن همچون گذشته با اجرای آتش تهیه، به حمله اقدام نمیكند، بلكه از آتش سنگین توپخانه و مؤثر خود در عملیات استفاده میكند.
6- نیروهای هوایی و هوانیروز دشمن هنوز موفق نشدهاند به برتری هوایی نسبت به نیروهای خودی دست یابند، اما در این عملیات، فعالیت بیشتری از خود نشان دادهاند.
بازتاب عملیات فتح المبین در رسانه های خارجی:
پس از ناكامی صدام در جلوگیری از عملیات فتحالمبین، یك روز مانده به شروع این عملیات، صدام حسین طی نامهای به احمد سكوتره(رییس كنفرانس اسلامی) كه تلاشهایی برای صلح انجام داده بود، شرط سوم ایران یعنی معرفی متجاوز را میپذیرد، اما فرماندهان نظامی و رزمندگان اسلام بدون توجه به این تثبیت صدام، لحظهای در اجرای این عملیات تأمل نكرده و در هر منطقه از سرزمینهای تحت اشغال عراق دست به عملیات كوبنده و قاطع میزنند. عراق برای جلوگیری از اثرات تبلیغات حمله و فتوحات آن آمار تلفات ایران هزاران كشته اعلام میكند و تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق را بسیار ناچیز میخواند.
رادیو بغداد طی اخبار و تفسیرهای گوناگون اعلام میكند كه نیروهای ایران در تحركات اخیر خود، به دفاع مستحكم عراق برخورد نموده و با دادن تلفات سنگین راه فرار را در پیش گرفتهاند... و اضافه میكند كه در این نبرد قهرمانانه تنها هفت سرباز عراقی كشته شدهاند.
این ادعا زمانی اعلام میشود كه 650 كیلومترمربع از خاك ایران آزاد و 6000 نفر از ارتش عراق اسیر و نزدیك به 10000 نفر كشته و زخمی شدهاند( تا پایان مرحله دوم عملیات).
رادیو بغداد در ادامه اخبار سراسر كذب خود، بازهم به پخش اخبار دروغ پرداخته و میگوید:
«منطقه عملیاتی مملو از اجساد و ادوات زرهی ایرانیان است و آنها با دادن تلفات و اسیر فراوان راه فرار را در پیش گرفتهاند، ما این بار تلفات خود را تا پایان مرحله دوم، ده نفر اعلام میكند».
این در حالی است كه نیروهای بعث در بسیاری مواضع خود عقبنشینی كرده و با فرار تاریخی آنها، مقدمه مرحله سوم فراهم شده است.
زمانیكه مرحله سوم با موفقیت بینظیر اجرا میشود و قریب 25000 نفر كشته و زخمی و 15000 نفر اسیر میشوند و رزمندگان اسلام در نزدیكی مرزهای بینالمللی مستقر میشوند، رادیو بغداد با شوق و هیجان فراوان اعلام میكند كه نیروهای ایرانی همچنان در حال عقبنشینیاند و سربازان قدرتمند عراق با اقتدار كامل در حال پیشروی به سوی دزفول و شوش هستند.
در این میان آژانسهای خبری و رسانههای گروهی غرب اخبار را به نقل از اعلامیههای نظامی عراق و آب و تاب نقل میكنند.
- رادیو آمریكا:
این رادیو در روز چهارم فروردین 1361 به نقل از روزنامه نیویورك تایمز و به گفته تحلیلگران آمریكایی میگوید:
«حمله بزرگی كه نیروهای ارتش ایران علیه واحدهای عراقی در منطقه دزفول آغاز كردند، شربهای كاری به افراد لشكر زرهی عراق كه به جبهه نبرد منتقل شده بودند، فرود آورد. تحلیلگران این حمله را از نظر لجستیكی درخور توجه دانستهاند، اما حاضر نشدند ادعای ایران را در مورد پیروزی قبول كنند».
- رادیو عمان:
«عراق اعلام كرد كه نیروهایش طی نبردهای 24 ساعت گذشته در جبهههای نبرد هشتاد و یك نفر از نیروهای ایرانی را به قتل رساندهاند.
خبرگزاری عراق امروز به نقل از یك اطلاعیه نظامی گزارش داد كه در منطقه اهواز 62 نفر از نیروهای ایران كشته شدهاند فرماندهی كل نیروهای مسلح عراق دیشب اعلام كرده بود كه نیروهای این كشور در جبهههای شوش و دزفول در استان خوزستان ایران 12 تیپ نظامی ایران را متلاشی كرده و تعداد زیادی را به اسارت خود درآوردهاند.» (4/1/61)
- رادیو رأسالخیمه:
«خبرگزاری عراق به نقل از گزارشگر خود در میدانهای نبرد، گزارش داد كه نیروهای عراقی در نخستین ساعات بامدار این روز، حمله گسترده و بزرگی را برای مقابله با نیروهای ایران كه در منطقه شوش و دزفول، نیروهای عراق را مورد تهاجم قرار دادند، شروع كردهاند. این خبرگزاری میافزاید: لشكر 77 ایران به طور كامل نابود شده است.» (4/1/61)
- رادیو بی.بی.سی:
« یك سخنگوی ارتش عراق اخبار مربوط به پیروزیهای اخیر ایران را در جبهههای جنگ بیاساس توصیف كرد. وی گفت كه ایران از ابتدای جنگ تا به حال مدعی چنین پیروزیهایی بوده است؛ اما واحدهای نظامی عراق همچنان بر مواضع خود در داخل خاك ایران كاملاً مسلط هستند».
بهدنبال اطلاعیههای نظامی سراسر كذب عراق، كشورهای حوزه خلیجفارس فقط اخبار واصله از شورای فرماندهی بعث را پخش كرده و از پخش پیروزیهای ایران خودداری میكنند، اما صدام طی پیامهایی به سمینار اسلامی در سریلانكا اعلام میكند كه عراق هیچ چشمداشتی به خاك ایران نداشته و طالب صلح است.
این تصمیم و پیام صدام برای بسیاری از خبرگزاریها روشن میكند كه قدرت انهدام و گستردگی عملیات تا چه حد بوده است و چرا سردار قادسیه به موضع انفعال افتاده است.
بهدنبال اظهارات صدام، خبرگزاریها بهشدت تحتتأثیر پیروزیهای رزمندگان اسلام در عملیات فتحالمبین قرار گرفته، بهناچار گوشههایی از این پیروزی بزرگ را بازگو میكنند.
- رادیو بی.بی.سی:
«كارشناسان امور اطلاعاتی در غرب اظهار میدارند اكنون روشن شده است كه ایران تا حدودی در جنگهای اخیر با عراق موفق بوده است. با این حال عقیده بر آن است كه موفقیت ایران قاطع نبوده است.» (19/1/61)
- رادیو لندن:
«در حالیكه پرزیدنت صدام حسین(رییسجمهور عراق)، در مصاحبهای كه با یك روزنامه فرانسوی، پیروزی ایران در عقب راندن عراقیها را انكار كرده است، طبق گزارش افرادی كه در این روز از صحنه جنگ عراق با ایران بازدید كردهاند، نیروهای ایران آخرین حمله خود را علیه عراقیها در منطقه شوش از ایالت خوزستان انجام دادهاند و سپاه چهارم عراق را منهدم ساختهاند».
همین رادیو ادامه میدهد:
«خبرنگارانی كه در ایران به دیدار از جبهههای جنگ رفتهاند، تأیید میكنند كه نیروهای عراقی در نبرد عظیمی در اطراف دزفول تلفات شدیدی را متحمل شدهاند و ضایعات بسیاری بر تجهیزات آنان وارد آمده است.
خبرنگاران میگویند كه هر دو طرف از آغاز جنگ تاكنون درباره پیروزیهای خود مبالغه كردهاند، اما این روشن است كه نیروهای ایران به موفقیت دست یافتهاند.» (12/1/61)
- رادیو آمریكا:
«به گزارش روزنامه واشنگتن پست، صدام حسین اعلام كرد كه نیروهای عراق از مواضعی كه بیش از یك سال در داخل خاك ایران در تصرف نیروهای عراقی بوده است، عقبنشینی كردهاند».
سردار قادسیه كه همیشه در اطلاعیههای نظامی خود دم از پیروزی میزد این بار به شكست خود اعتراف كرده و بناچار برای كاستن از فشار تبلیغات، به هذیانگویی افتاده و دوباره دم از پیروزی میزند.
روزنامه واشنگتنن پست در این باره میگوید:
«صدام حسین(رییسجمهور عراق) عقبنشینی ارتش را در جنگ خلیجفارس رد كرده و مدعی پیروزی شده است. وی خطاب به گروهی از خبرنگاران فرانسوی در بغداد گرفت: در آنچه در جنگ بهدست آمده نه تنها پیروزی برای عراق، بلكه برای انسانیت بوده است. (البته این ادعا كارگر نیفتاده و پیروزی فتحالمبین همه را تحتتأثیر قرار میدهد.» (11/1/61)
- مطبوعات انگلیس:
روزنامه تایمز مالی ضمن گزارشی در مورد دستور عقبنشینی به نیروهای بعث عراق اقرار میكند كه صدام به گونهای تحقیرآمیز ناگزیر به عقبنشینی شده است و این در حالی است كه بهطور همهجانبه پیروزیهای ایران مورد تأیید قرار گرفته است. سپاه چهارم كه اینكه فرماندهی ارتش عراق به عقب رانده شدن آن اعتراف دارد، تصور میرود بیشتر صدمات را در اثر حمله ایران متحمل شده باشد.
- روزنامه دیلی تلگراف:
این روزنامه از قول خبرنگاران خود در بغداد اعتراف میكند كه دستور عقبنشینی از سوی صدام، دیپلماتهای خارجی را در بغداد متوجه ساخته، زیرا تاكنون تمام اعلامیههای نظامی رژیم عراق صحبت از پیروزیهای مداوم ارتش صدام را داشته است. مقامات اطلاعاتی و رسمی آمریكایی تأیید كردند كه حداقل 20000 سرباز عراقی در حملههای اخیر ایران بشدت تار و مار شدهاند و...
پیام حضرت امام(ره):
امامخمینی، فرمانده كل قوا، كه با اهتمام خاص به حوادث جنگ عنایت دارند، عملیات را از طریق فرماندهان عالی جنگ تعقیب و هدایت مینمایند. در یكی از شبهای عملیاتی پیامی توسط فرمانده كل سپاه، برای زرمندگان مستقر در منطقه عملیاتی فتحالمبین ارسال نموده و برای آنان دعا و آرزوی موفقیت میكنند. رزمندگان اسلام با دریافت پیام امام، جانی دوباره گرفته و با روحیهای عالی به دشمن متجاوز حمله میكنند.
«قلم قاصر است كه احساسات خویش را ابراز كنم... رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانی كه شما شجاعان نبرد در میدان كارزار و مجاهدان با نفس در شبهای نورانی را در دامن پاكشان تربیت نمودند. مژده باد بر شما جوانان برومند، در تحصیل رضای پروردگار كه از بالاترین سنگرهای روحانی و معنوی است. شما در دو سنگر روحانی و جسمانی، ظاهری و باطنی پیروزید.
مبارك باد بر بقیهالله(ارواحنا له الفداء) وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجهدان فیسبیلالله كه آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسفید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار میكنند.
آفرین بر شما كه میهن خود را بر بال فرشتگان نشاندید و در میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارك باد بر ملت، چنین جوانان رزمندهای و بر شما چنین ملت قدردانی كه به مجرد فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادی برخاستید. اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را كه دست خداوند بالای آن است، میبوسم و به این بوسه افتخار میكنم... یا لیتنی كنت معكم فافوز فوزاً عظیماً».
«روحالله الموسویالخمینی»