محمدرضا در اسفندماه 1336 در روستای درده فيروزكوه بهدنيا آمد. در كودكي در كارگاه نجاری پدر به فراگرفتن حرفه نجاری پرداخت، اما چون روستا فاقد امكانات تحصيلي و آموزشي بود به اتفاق خانواده به شهر وارمين هجرت كرد.
او ايام خود را با كار و تحصيل سپری ميكرد، اما از اوضاع اجتماعي پيرامون خود نيز غافل نبود. پس از مدتي محمدرضا به تنهايي به شهر ری هجرت كرد. در آنجا روزها كار ميكرد و شبها در پس دستيابي به اعلاميههای روشنگر امامخميني و تكثير و پخش آنها تا صبح بيدار ميماند.
هنگاميكه به سن سربازی رسيد عهد بست كه به هيچ قيمتي حتي برای يك ساعت به رژيم طاغوت خدمت نكند. به اين دليل مجبور به فرار از خانه و كاشانه شد. جرم او علاوه بر فرار از خدمت سربازی، مبارزات سياسي هم بود. محمدرضا در اغلب صحنههای سرنوشتساز كه سال 57 در تهران رخ ميداد، حضوری فعال داشت و در عين حال با ادامه تحصيل موفق به اخذ ديپلم رياضي شد. پس از شروع جنگ تحميلي به عضويت سپاه درآمد و در جبهه مسئوليتهای متعددی را عهدهدار شد. ا ز جمله فرماندهي گردان مقداد، مسئوليت طرح و برنامه تيپ 27 حضرت محمد رسولالله(ص)، عزيمت به لبنان به همراه شهيد همت و حاجاحمد متوسليان و فرماندهي گردان مالك.
سرانجام محمدرضا پس از رشادتها و حماسه آفرينيهاي بسيار در تاريخ 1362/12/4 در عمليات خيبر به شهادت رسيد و پيكر پاكش هنوز ميهمان جزيره مجنون است.
وصیتنامه شهید محمدرضا کارور:
بسماللهالرحمنالرحيم
ميخواهم به شما پدر و مادر و….. درددل كنم، به اميد آنكه روزی از سنگيني مسئوليتي كه بر دوشم انباشته شده برداشته باشم و با اميدی بيشتر از لطف و رحمت حق تعالي در پيشگاهش و در عدالتگاهش حاضر شوم. آن عدالتگاهي كه ناچيزترين اعمال نيك و بد انسان اين موجود خاكي به حساب خواهد آمد. بدينصورت آيا سزاوار است كه بنشينيم و سكوت را مهری بر دهان نمایيم و از اعمال خود غافل شده برای شاهي خود به هر سو قدم برداريم مگر نه اينكه درد ما درد اسلام و غم ما غم اسلام است و مرحمش اجرای احكام آن. ما اگر خود را مسلمان ميدانيم و قرآن را كتاب خود قرار دادهايم و عمل به آن را رأس امور زندگي قرار دادهايم. رسيدن به سعادت جز اين نخواهد بود كه بايد رنجها كشيد، گذشتها كرد براستي اگر ما اميد به عفو و رحمت الهي نداشته باشيم چه كنيم، آيا ميتوانيم خجل و سرافكنده در پيشگاهش حضور يابيم و بگویيم كه ما از بندگان تویيم. آيا ميتوانيم بر گناهاني كه در اين دنيا مرتكب شدهايم سرپوش گذاريم و ياری خواهيم كه در آنجا نيز باز ستارالعيوب باشد….
ای عزيزان دست از اسلام برنداريد و به آن وابستهتر گرديد. از آنچه كه شما را به راهي جز راه حق سوق ميدهد دوری نمايید. راه تقواپيشگان را پيشه كنيد و از آنچه كه خدا روزی شما كرده، صدقه دهيد. انفاق و احسان كنيد.
تو ای شريك زندگي و غم و شاديم مبادا پس از مرگم غمناك باشي و دلسرد گردی. بدان كه خدا با توست رنجها و مشكلاتي كه در راه او متحمل ميشوی در عدالتگاهش بيحساب نخواهد ماند.
در هر سال پيشه كنید تقوی را، تقوی را، تقوی را
محمدرضا كارور
1361/8/14