نام عملیات: دریایی گسترده
ارگانهای عملکننده: نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران
آغازحملات دریایی دشمن
مسئولان جمهورى اسلامى ایران در نوروز 1365، این سال را "سال تعیین سرنوشت جنگ " نام نهادند. گرچه اجراى عملیات کربلاى 5 در این سال بود که ابرقدرتها ناچار به تصمیمگیری در پایان دادن به جنگ ایران و عراق شدند اما در حقیقت سرنوشت نهایى دفاع مقدس در سال 1366 مشخص گردید. در این سال حامیان منطقهاى و بینالمللى عراق به این نتیجه قطعى دست یافتند که ارتش عراق نه تنها براى تداوم جنگ فرسایشى در جهت محدود ساختن نهضت اسلامى ایران قابلاعتماد نیست، بلکه حتى توانایى حفظ دولت لائیک بعثى را هم در برابر تهاجمات غیرمعمول"بسیجیان تکبیرگوى ایران " ندارد. از همین رو تلاش ابرقدرتهاى شرق و غرب در قالب"سازمان ملل متحد" و "شوراى امنیت" براى پایان دادن به این جنگ با حداقل نتیجه موردقبول ابرقدرتها -یعنى جنگى بدون برنده- آغاز شد و اوج این تلاش با تصویب قطعنامه 598 و آغاز عملیات اسکورت نفتکشهاى کویتى آشکار گردید.
نتیجه طبیعى اسکورت نفتکشهاى کویت، تأمین امنیت صادرات نفتى عراق بود، چرا که کویت یکى از اصلىترین و مؤثرترین متحدین عراق محسوب مىشود و جانبدارى از کویت در حقیقت حمایت و پشتیبانى از عراق بود. به این ترتیب جمهورى اسلامى، عملیات اسکورت نفتکشها را اعلام جنگ غیررسمى آمریکا به ایران درخلیجفارس دانست و نیروى دریایى سپاه پاسداران و ارتش جمهورى اسلامى مأموریت مقابله به مثل با آمریکا در خلیجفارس را برعهده گرفتند. جنگ اول نفتکشها حدود هشتاد روز به طول انجامید و در نهایت با عقبنشینى آمریکا از مواضعش پایان گرفت.
جمعه 1366/05/02، 27 ذیقعده 1407 و 24 ژوئیه 1987؛ ساعت 7 بامداد:
عرض جغرافیایى 58-25 شمالى و نصفالنهار 50/49 شرقى، صداى انفجار مهیبى آبهاى نیلگون خلیجفارس را به تموج وا مىدارد و رشته افکار ناخدا"ویلیام ماتیس" را پاره مىکند. او سه روز قبل ناوگانى متشکل از سه ناوکش آمریکایى و دو نفتکش کویتى را از بندر "خورفکان " در امارات متحده عربى بهسمت بندر "الاحمدى" کویت به حرکت درآورده بود و حالا که فقط 90 مایل از این سفر پر دردسر باقى مانده بود که این صداى انفجار همه چیز را بهم ریخت.
در کمتر از پنج دقیقه آنچه پیش آمده بود، روشن شد. نفتکش کویتى"بریجیتون " که در محاصره چهار ناوشکن آمریکایى قرار داشت، با یک مین دریایى برخورد کرده بود. خیلى زود معلوم شد هر 24 خدمه این نفتکش غولپیکر زنده هستند ولى یک سوراخ به مساحت 43 مترمربع در پهلوى چپ"بریجتون " به وجود آمده بود. ناخدا "ماتیس" بلافاصله پس از ارزیابى ابتدایى واقعه مستقیماً با کاخ سفید تماس گرفته و ماوقع را به اطلاع مافوق خود رساند. چند دقیقه بعد"فرانک کارلوچى" مشاور امنیت ملى ریگان، او را که در خوابى عمیق به سر مىبرد، بیدار کرد و خیلى خلاصه و بىمقدمه گفت: "رونالدو! یکى از نفتکشها را زدند." به این ترتیب برگ جدیدى از تاریخ بحران خلیجفارس رقم خورد و سلسله وقایع که امروز از آنها تحتعنوان"جنگ نفتکشها" یاد مىشود، آغاز گردید.
1366/04/29-23 ذیقعده 1407، 20 ژوئیه 1987:
پانصدو نودوهشتمین قطعنامه شوراى امنیت سازمان ملل متحد در 10 ماده و طى جلسه 2750 این شورا پس از قریب به پنج ماه تکاپوى اعضاى دائم شورا به تصویب رسید. بلافاصله پس از تصویب این قطعنامه در همان جلسه شوراى امنیت، دبیرکل سازمان ملل متحد آقاى"خاویر پرز دکوئیار" طى سخنانى اظهار داشت: "قطعنامهاى که اینک تصویب شد، اوج تلاشهاى مشترک اعضاى شوراى امنیت بهعنوان نمایندگان جامع بینالمللى براى برقرارى راهحلى بینالمللى براى برقرارى راهحلى جامع، عادلانه و شرافتمندانه در جهت حل منازعه ایران و عراق است." در همان روز متن قطع نامه 598 طى نامهاى به وزراىخارجه هر دو کشور ایران و عراق ارسال گردید.
در نخستین واکنش، عراق قطعنامه جدید شوراى امنیت را مثبت ارزیابى کرده و اعلام نموده که تا پایان هفته اخیر موضع خود را در قبال آن مشخص خواهد کرد، از سوى دیگر جمهورى اسلامى ایران قطعنامه اخیر را "ناعادلانه و با کمترین اثر بازدارنده در جنگتحمیلى که تحت فشار آمریکا به تصویب رسیده است" دانست و آقاى علىاکبر ولایتى وزیر امورخارجه وقت آن را غیرقابل قبول خواند. با این حال ایران عملاً در برابر این قطعامه سیاستى دو پهلو - نه قبول، نه رد - اختیار کرد. همزمان با تصویب قطعنامه 598، آمریکا آغاز عملیات اسکورت نفتکشهاى کویتى را توسط ناوگان خود تحتعنوان"عملیات ارنست ویل" اعلام نمود.
مصادف شدن روز تصویب قطعنامه با شروع پرچمگذارى نفتکشهاى کویتى و اسکورت آنها توسط ناوشکنهاى آمریکایى از سوى مسئولان جمهورى اسلامى بهعنوان"یک توطئه هماهنگ" تلقى گردید. فرماندهی وقت سپاه بعدها شرح داد که سیاسیون و نظامیان، ماجرای اسکورت نفتکشها را با امام در میان گذاشتند و از ایشان درباره عکسالعمل ایران کسب نظر کردند. ایشان در پاسخ گفت که اگر من بودم ناوها را میزدم. متعاقباً رییسجمهور وقت، حضرت آیتالله خامنهاى طى سخنانى تهدیدآمیز گفت: "جنگ خلیجفارس، جنگ ناوگانهاى مدرن نیست، براى این جنگ یک شگرد و تاکتیک نظامى لازم است و آن عملیات استشهادى است که امروز در تمامى منطقه تنها جمهورى اسلامى مجهز به این تاکتیک و شگرد مىباشد".
حقیقت ماجرا نیز جز این نبود که ماجراى اسکورت نفتکشهاى کویتى عملاً در راستاى تأمین اهداف اقتصادى عراق بود، زیرا کویت پشتیبان مالى عمده این کشور در جنگ محسوب مىشد. کویت بندر"الشعیبیه " را براى تخلیه اسلحه و تجهیزات و مهمات وارداتى در اختیار عراق قرار داده و حتى پایگاه هوایى بندر"علىالسالم" و فضاى هوایى خود را به نیروهاى هوایى ارتش بعث پیشکش نمود. بر همین اساس بود که وزیر امورخارجه ایران اعلام کرد: "نفت در نفتکشهاى کویتى با هر پرچمى که باشد در واقع نفت عراق است چون کویت رسماً از بغداد در جنگ حمایت مىکند".
به این ترتیب عملیات"ارنست ویل" رسماً در جهت تأمین امنیت صادرات نفت عراق از طریق کویت و واردات این کشور انجام مىگرفت و طبیعى بود که ایران در برابر چنین مسألهاى آرام ننشیند، زیرا مدتها بود که عراق با گسترش و تشدید حملات هوایى به مراکز نفتى و خطوط کشتیرانى در خلیجفارس امنیت شاهراه اقتصادى ایران را با خطر جدى مواجه کرده بود. آمریکا در اولین مرحله به موجب ترتیباتى پیچیده، مالکیت ناوگان متشکل از یازده نفتکش کویتى را در اواخر اردیبهشت ماه به یک شرکت آمریکایى انتقال داد.
نخستین کاروان نفتکشهاى کویتى تحت پرچم آمریکا و با اسکورت ناوشکنهاى ابرقدرت غرب، دو روز بعد از تصویب قطعنامه 598 حرکت خود را از سواحل امارات متحده عربى در دریاى عمان آغاز کرد. سرانجام کاروان اسکورت نفتکشهاى"گس پرنس" و"بریجتون" - که نامهاى عربى آنها توسط شرکت آمریکایى عوض شده بودند - با سرو صداى زیادى مأموریت خود را آغاز کرده و به سلامت از تنگه هرمز گذشتند اما، در نزدیکى جزیره فارسى با خطر جدى مواجه شده و نفتکش چهارصدهزار تنى "بریجتون " با یک مین 270 کیلویى برخورد نمود. بازتاب این حادثه بسیار گسترده بود.
جمهورى اسلامى ایران با رد مسئولیت این اتفاق، از آن بهعنوان"تیرغیب" یاد کرد و مهندس میرحسین موسوى نخستوزیر وقت ایران، آن را"نه انفجار نفتکش کویتى بلکه انفجار حیثیت آمریکا " دانست. علىرغم اینکه آمریکا سعى نمود این حادثه را بىاهمیت تلقى نماید، اما چنین ضربهاى براى حیثیت سیاسى و نظامىاش جبرانناپذیر بود و مهمتر از همه اینکه عملاً ابتکار عمل در خلیجفارس را بهدست ایران مىداد. این رخداد سبب شد که کاروانهاى بعدى بىسروصدا و تبلیغات و با رعایت پنهانکارى از سواحل کویت به دریاى عمان و بالعکس حرکت کنند، در حالىکه همواره خطر مینها، قایقهاى تندرو و موشکهاى کرم ابریشم را احساس مىکردند.
یک هفته پس از افتضاح سیاسى نظامى عملیات"ارنست ویل" در تاریخ 1366/05/09 اولین عکسالعمل تند کشورهاى حوزه خلیجفارس برابر موقعیت برتر ایران در منطقه بهوقوع پیوست. در این روز یکصدوپنجاه هزار زائر ایرانى خانه خدا، که طبق رسم هر سال خود به راهپیمایى آرام"برائت از مشرکین" در شهر مقدس مکه مشغول بودند و شعارهاى مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل سر مىدادند توسط نظامیان سعودى مورد حمله قرار گرفتند.
این تهاجم دور از انتظار، چهارصد شهید و هزاران مجروح را در پى داشت. تقریباً تمامى کشورهاى عربى و غالب دولتهاى منطقهاى از این جنایت پشتیبانى کردند و عربستان را در ارتکاب این عمل محق دانستند. حتى حافظ اسد نیز همدردى خود را با پادشاه عربستان باقى کشورها نیز به سکوت یا ابراز تأسفى خفیف اکتفا کردند. قدرتهاى غربى، علىالخصوص آمریکا هم عربستان را در دفاع از منافع خود، "به هر شکل ممکن"، آزاد و صاحب حق شناختند. تبلیغات امپراطورى رسانهاى بینالمللى هم دقیقاً در جهت حمایت از عربستان و انداختن مسئولیت این کشتار فجیع بر دوش ایران قرار گرفت.
اهداف و دلایل حملات دشمن:
به این ترتیب اعراب حوزه خلیجفارس اتحاد و همسویى خود را با آمریکا در جهت حمله به پایگاههاى مادى و معنوى ایران در منطقه به نمایش گذاشتند. اهداف متعددى که از این قتلعام فجیع دنبال مىشد عبارتند از:
1- شکستن اسطوره"شکستناپذیرى انقلاب اسلامى" با برخوردى سخت و رعبانگیز.
2- برطرف کردن ملاحظات منطقهاى و خویشتندارى کشورهاى عربى در مقابله با ایران.
3- تغییر توازن قوا در منطقه به ضرر ایران.
4- ایجاد زمینه جدایى افکار عمومى مسلمانان جهان از ایران بهدنبال ایجاد شکاف عمیق میان ایران و عربستان.
اما شاید مهمترین نتیجه فاجعه"جمعه سیاه" در مکه معظمه، انحراف افکار عمومى جهانى از شکست اخیر
آمریکا در منطقه بود. با قرار گرفتن اخبار و تحلیلهاى مربوط به منازعه ایران و عربستان در جریان"حج خونین" در کانون محافل خبرى، رسوایى برخورد ناو"بریجتون" با مین مورد غفلت قرار گرفت و زمینه مناسب براى تداوم حرکات نظامى آمریکا در خلیجفارس فراهم گردید.
جمهورى اسلامى ایران در برابر این هجوم آشکار و ناجوانمردانه متحدین منطقهاى آمریکا به خود، آن هم در جریان مراسم حج، صراحتاً و آشکار وعده انتقام و برخورد تلافىجویانه را داد حضرت روحالله سه روز پس از حادثه مکه، طى پیامى اعلام کرد: "ما آمریکا را مسئول تمام این جنایات مىدانیم و به خواست خدا، در یک فرصت مناسب با آن مقابله مىکنیم". جانشین فرماندهى کل قواى مسلح کشور نیز رسماً اعلام کرد به عربستان از این عمل خود متأسف خواهد شد. با این اوصاف آمریکا نیز بهانه لازم براى تقویت حضور نظامى خود در منطقه را پیدا کرد و در مجموع فاجعه کشتار حاجیان بیش از هرچیز به نفع حیثیت لکهدار شده آمریکا در دنیا تمام شد بهگونهاى که در نیمه دوم مرداد ماه تعداد ناوگان ضربتى این ابرقدرت در خلیجفارس به 24 فروند رسید.
در چنین شرایطى، در 1366/05/20، نفتکش آمریکایى"تکزاکور کاربین" در خارج از خلیجفارس - خلیج عمان - و در یکى از امنترین آبهاى منطقه با مین برخورد کرد. به این ترتیب"جنگمینها" که با برخورد نفتکش"بریجتن" به مین آغاز شده بود و با تهدید آمریکا به مینگذارى سواحل ایران تداوم یافته بود به سرعت ابعاد گستردهترى یافت. از سوى دیگر عراق نیز حملات خود را علیه اهداف ایرانى در خلیجفارس، بهمنظور وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامه 598 ادامه داد. در مقابل قایقهاى تندرو نیروى دریایى سپاه - طارق و عاشورا - هر روز کشتىهایى را که متعلق به آمریکا، کویت، عربستان و انگلیس بود مورد حمله قرار مىداد و پس از انجام عملیات به سرعت از محل حادثه دور شده و بیشتر در کنار"جزیره فارسى" پهلو گرفته و خود را استتار مىکردند تا از مقابله به مثل دشمن در امان باشند. ضمن اینکه در تاریخ 1366/06/13 یک فروند موشک silk worm موسوم به کرم ابریشم به بندر"الا حمدى" کویت که جایگاه نفتکشهاى کویتى تحت حمایت آمریکا بود اصابت کرد.
این بندر که دو سوم نفت کویت از آن صادر مىشود، خسارت زیادى ندید اما وحشت از حملات مشابه، کویت و آمریکا را فرا گرفت. در تاریخ 1366/06/30 کشتى انگلیسى"جنتل ریز" در تنگه هرمز مورد حمله قایقهاى تندروى ایرانى قرار گرفت. روز بعد از هلىکوپترهاى آمریکایى کشتى تدارکاتى"ایران اجرا" را در آبهاى جمهورى اسلامى مورد هدف قرار دادند. این حمله که با اجازه مستقیم ناخدا"هارولد برنس" فرمانده ناوگان خلیجفارس آمریکا انجام شد شهادت 5 ملوان ایرانى اسارت حدود 26 نفر از خدمه این کشتى را درپى داشت که به ناو فرماندهى"لاسال" منتقل شدند. این حمله که نخستین برخورد تأیید شده میان ایران و آمریکا از زمان آغاز عملیات اسکورت نفتکشها محسوب مىشود، درست یک روز قبل از سخنرانى رییسجمهورى ایران در مجمع عمومى سازمان ملل در نیویورک انجام گرفت.
کشتى"ایران اجر" در نخستین ساعات روز به وسیله یدککش به آبهاى عمیق بینالمللى منتقل و با حضور"کاسپار واینبرگر" وزیردفاع وقت آمریکا منفجر و غرق شد. شخص نامبرده در یک اظهارنظر صریح گفت: "وقت آن رسیده است که ریشه ملت ایران خشکانده شود". آمریکا در توجیه این عمل خود اعلام کرد که کشتى"ایران اجر" را درحال مینگذارى شناسایى کرده است. پس از این واقعه، سپاه مصرانه درپى فرصتى براى پاسخگویى متقابل بود.
براین اساس بسیجیان ایرانى در 1366/07/13 درصدد انجام عملیاتى در منطقه استراتژیک نفتى"رأس الخفجى" متعلق به عربستان برآمدند که بنا به دلایلى در بدو عملیات، متوقف گردید. تلاش جدى ناو گروههاى سپاه پاسداران براى زدن ضربهاى مؤثر و مستقیم به نظامیان آمریکایى حاضر در خلیجفارس متوقف نشد و ناو گروه منطقه دوم دریایى سپاه تحت فرماندهى پاسدار نادر مهدى مأموریت پیدا کرد عملیاتى استشهادى علیه هلىکوپترهاى"مارنیز" آمریکایى به انجام برساند. پاسداران«ناو گروه نوح نبی» به تعقیب اهداف آمریکایی پرداختند تا در فرصتی مناسب عملیات خود را به سرانجام برسانند.
سرانجام در تاریخ 1366/07/16 سه فروند هلىکوپتر MH6آمریکایى که جزو نیروى ویژه 160 آمریکا بودند با چهار فروند قایق ایرانى در جنوبغربى جزیره فارسى رودررو شدند. در جریان این عملیات شهادتطلبانه، پس از آنکه یک فروند هلىکوپتر آمریکایى توسط شهید"محمدىها" سرنگون گردید، سه فروند از قایقها غرق شده و پنج نفر از سرنشینان آنها به نامهاى"نصرالله شفیعى"، "مهدى محمدىها" و "خداداد آبسالان"، "غلامحسین توسلى"، "مجید مبارکى" به شهادت رسیده و شش تن از نیروهاى سپاه که زنده مانده بودند به اسارت تفنگداران دریایى درآمدند. نادر مهدوى و بیژن گرد نیز جزو اسرا بودند که زیر اثر شکنجه تفنگداران دریایى آمریکایى به شهادت رسیدند.
(آمریکا تا سالها بعد سرنگونی هلیکوپتر نظامی خود و قتل چندین تفنگدار دریایی خود را کاملاً انکار میکرد) براى تلافى این عملیات بیسابقه آمریکا، در تاریخ 1366/07/23 یک فروند کشتى آمریکایى بهنام "سانگارى" که پرچم "لیبریا" را حمل مىکرد و در آبهاى کویت لنگر انداخته بود به وسیله موشکهاى کرم ابریشم مورد هدف قرار گرفت و فرداى آن روز هم نفتکش"سىایل سیتى" که تحت حفاظت ناوهاى آمریکایى بود و پرچم آمریکا را حمل مىکرد مورد اصابت موشکهاى ایرانى واقع شد که این مورد، اولین حمله مستقیم ایرانیان به یکى از کشتى با پرچم ایالات متحده بود. آمریکا در موضعگیرى منفعلانه مسئولیت پاسخگویى به این حملات را به بهانههاى مختلف از خود سلب کرد. در این میان دولت عراق نیز دست به کار شد و در روز 1366/06/18 سلسله حملات سنگینى را علیه مرکز صنعتى و کانونهاى اقتصادى ایران آغاز کرد و در یک روز حدود 15 هدف اقتصادى و صنعتى را بمباران نمود و آن روز"روز انتقام" نامیده و این حملات سنگین را پاسخى به اصابت یک فروند موشک به بندرالاحمدى در 13 شهریور دانست.
روز دوشنبه 1366/07/27 چهار ناوشکن آمریکایى"کید"، "هل"، "یانگ" و"لفت ویچ" در معیت ناوچه "ناچ" و رزمنا و "استندلى" به جزیره"رستم" که پایانه نفتى"رشادت" در آن قرار داشت حمله کردند و با توپهاى سنگین طى 85 دقیقه، 1000 گلوله به آن شلیک نمودند و چون هنوز بخشى از تأسیسات نفتى پابرجا بود گروه ویژه تخریب "seal " را به جزیره اعزام داشتند و بقایاى سکوى"رشادت " را با دینامیت منهدم نمودند.
سپس گروهى از تفنگداران دریایى آمریکایى، به میدان نفتى"رسالت" واقع در نه کیلومترى جزیره رستم حمله برده و آن را کاملاً تخریب نمودند. 90 دقیقه پس از انتشار خبر این تجاوز آشکار آمریکا به تمامیت ارضى ایران و دخالت مستقیم و آشکار این کشور در جنگ علیه ایران، ارزش سهام شرکتها در بازار"وال استریت " با کاهش بىسابقه دویست واحدى مواجه شود. سایر بازارهاى اصلى بورس در دیگر نقاط جهان به تبع این سقوط ارزشها در"وال استریت" نیز دچار رکورد بیسابقهاى شدند.
این واقعه چنان ضربه بىسابقه به اقتصاد آمریکا و سایر دول غربى وارد ساخت که محافل آمریکایى از آن بهعنوان"بحران دوشنبه سیاه" نام بردند. بهدنبال این حملات ایران خواستار انتقامگیرى با یک"ضربه خردکننده" شد. نخستوزیر وقت نیز اعلام کرد که"پس از ضربه تلافىجویانهها، حسابها تسویه خواهد شد".
سه روز بعد در تاریخ 1366/07/20 بندر"الاحمدى" کویت به وسیله یک موشک کرم ابریشم مورد حمله قرار گرفت و آسیب جدى دید. مطابق معمول ایران مسئولیت این حمله را برعهده نگرفت اما اخبار آن را از رادیو سراسرى پخش نمود. آمریکا نیز ضمن تقبیح این حمله، پاسخ به آن را برعهده خود کویت دانست. روز اول آبان 1366 رییسمجلس وقت ایران"حجتالاسلام رفسنجانى" گفت: "در صورتىکه عراق حملات خود را علیه اهداف نفتى ایران متوقف نسازد ایران با اتکا به خداوند و در اختیار داشتن تیرهاى نامرئى مؤثرترى از آنها استفاده خواهد کرد. در تاریخ 1366/08/02 نیز دفتر شرکت هواپیمایى"پان آمریکن" درکویت توسط یک بمب نسبتاً قوى منفجر شد، هر چند گروهى مسئولیت این انفجار را نپذیرفت اما محافل غربى و کویتى آن را به عوامل ایرانى نسبت داده و اقدامى تلافىجویانه از جانب ایران محسوب نمودند.
دوشنبه، 1366/11/08، 9 ربیعالاول 1408، 2 نوامبر 1987، ساعت 3 بامداد:
صداى گوشخراش رگبار گلوله"کانگى " و همقطارانش را از خواب مىپراند. باران گلوله است که سینه شب را مىشکافد و بهسوى قایق کوچک ماهىگیرى آنان مىبارد. هیچکس نمىداند به کجا بگریزد، صداى گلوله لحظهاى قطع نمىشود و"کانگى" که در جستوجوى سرپناهى براى خود است ناگهان بر کف قایق مىافتد. یک گلوله کالیبر بزرگ، نیمى از سر"کانگى" جوان را برده بود. مدت زیادى طول نکشید که ناوشکن عظیم"کار" متوجه شود، هدفى را که بهعنوان یک قایق توپدار ایرانى آتش باران کرده است یک قایق ماهیگیرى غیرمسلح عرب بوده است و تنها قربانى این اشتباه فاحش خدمه هندى این قایق با نام"
بیکوان کانگى" مىباشد.
ایران بلافاصله پس از افشاى این خطاى فاحش ناو تمام الکترونیک آمریکایى، طى عملى طعنهآمیز، پیشنهاد دفاع از کلیه کشتىهاى تجارى و نفتکشها را صرفنظر از پرچم آنها در صورت مورد هدف قرار گرفتن توسط نیروى دریایى آمریکا و در صورت فرستادن "sos " ارائه داد. آمریکا در 13 آبان 1366 از این ماجرا اظهار تأسف کرد و به این ترتیب مرحله اول"جنگ نفتکشها" با برترى ایران و در حالىکه آمریکا فرصت پاسخگویى به عملیات بسیجیان قایقسوار ایرانى را پیدا نکرده بود، خاتمه یافت.
ایجاد جنگ دریایی جهت جلوگیری از پیشروی زمینی ایران:
درگیری در خلیجفارس و گسترش آن با حملات عراق به پایانههای نفتی ایران در جزیره خارك در سال 63 و سپس حمله به نفتكشها و كشتیهای ایران در سالهای بعد، بر پایه این تحلیل انجام گرفت كه ایران، مادامیكه قادر به تولید و فروش نفت و سپس تهیه سلاح باشد، به جنگ ادامه خواهد داد. بنابراین قطع صدور نفت ایران هسته مركزی تلاشهای عراق را تشكیل میداد.
1- گریسیك مشاور كارتر رییسجمهور اسبق آمریكا میگوید: «عامل عمده ادامه جنگ از جانب ایران صدور نفت توسط این كشور است و تا موقعیكه نفت از ایران صادر میشود جنگ ادامه خواهد یافت، بنابراین باید جریان صدور نفت ایران را قطع كرد».
ناتوانی عراق در نبرد زمینی و تلاش برای خنثیسازی برتریهای رزمی ایران، محور اصلی اقدامات عراق را تشكیل میداد .از آنجایی كه ایران اقتصادش به نفت وابسته بود خیلی تمایل نداشت جنگ در خلیجفارس شعلهور شود و تنها به مقابله به مثل اكتفا میكرد.
2- ویلیامفایر كارشناس اقتصادی سیا میگوید: «با ایران چه كنیم؟ هر چه پول در رگهای عراق تزریق شد نتیجه نداد. تنها یك روزنه امید هست، شاید با سقوط قیمت نفت، ایران ورشكست شود و ماشین جنگی او از كار بیفتد.» برابر این نظریه عراق به حمله خود به پایانههای نفتی و نفتكشها بیشتر تشویق شد و عربستان و كویت نیز همزمان با افزایش تولید، موجب ارزانتر شدن قیمت نفت شدند.
3- درگیری در خلیجفارس با حملات عراق به جزیره خارك در سال 1363 و سپس با حمله به نفتكشها وكشتیهای ایرانی شروع شد.
4- دومین مرحله جنگ در خلیجفارس در تاریخ آذرماه 1365 و پس از افشای ماجرای مك فارلین شروع شد. آمار حملات به كشتیها در سال 1364 مجموعاً 47 مورد بود در صورتیكه این رقم در سال 65 به 107 مورد افزایش یافت.
هواپیماهای عراقی، ناو استارك آمریكا را مورد هدف قرار دادند، كه جمعی از پرسنل آن كشته و مجروح شدند. تحلیلگران این حادثه را ناشی از افشای ماجرای مك فارلین و عصبانیت عراق از آمریكا تلقی كردند. (البته عراق بلافاصله عذرخواهی كرد و اعلام نمود اشتباه كرده است).
آمریكا لایحه اسكورت نفتكشهای كویتی را در كنگره تصویب كرد (1366/04/09). مسئولین درخصوص نحوه برخورد با اسكورت نفتكشها توسط آمریكا با امام مشورت كردند امام(ره) فرمودند: «اگر من بودم میزدم» و همین تدبیر پایه و اساس فعالیتهای نیروی دریایی سپاه قرار گرفت.آمریكا برای اسكورت نفتكشها ابتدا 20 فروند و بعدها تا 50 فروند ناو را درگیر كرد. تنها در یك ناو(COnstlatiOn) 90 فروند هواپیمای جنگی مستقر بود.
5- با افزایش حملات عراق به نفتكشها و جزیره خارك، ایران مجبور شد 15 فروند كشتی نفتكش از یونان، لندن و نروژ خریداری كرده و عملیات مقابله به مثل را در دستور كا ر خود قرار دهد.
6- سومین مرحله جنگ نفتكشها و سنگینترین مرحله پس از پیروزی عملیات كربلای 5 بود. عراقیها مصمم بودند، هرطور شده بنیه اقتصادی ایران را بهشدت تضعیف كنند. بدینمنظور آمار حمله به كشتیها در سال 1366 به 333 مورد رسید.
7- كویت در آذرماه سال 1365 از آمریكا و شوروی درخواست كرد نفتكشهایش را اسكورت نماید. آمریكا ابتدا نپذیرفت، اما شوروی با كویت وارد معامله شد.
8- شوروی سه فروند كشتی نفتكش خود را به اجاره كویت درآورد تا عملیات اسكورت را با پرچم خودش انجام دهد. جمهوری اسلامی ایران اعلام كرد كه برای ایران فرقی نمیكند كه پرچم چه كشوری بالای كشتیها باشد.
9- جمهوری اسلامی ایران برای حفظ توازن قدرت در خلیج فارس سكوی موشكهای كرم ابریشم را در سواحل تنگه هرمز مستقر كرد و آمریكا بهشدت عكسالعمل نشان داد.
10- یگان دریایی سپاه كه از سال 1360 در حال شكل¬گیری بود و در طی عملیاتهای آبی-خاكی خیبر، بدر و والفجر8 روبه پیشرفت و گسترش بود، در عملیات كربلای 3 و انهدام سكوی العمیه در شهریور 1365 به جایگاه مناسبی رسیده بود.
سردار علایی فرمانده وقت قرارگاه دریایی نوح پس از عملیات كربلای 5 مأموریت یافت تا پایگاههای دریایی سپاه را در بندرعباس، بوشهر و ماهشهر راه اندازی كند سپاه با دو پدیده«مین و قایق تندرو» محاسبات دشمن را به هم زد. در این فاصله نیروی دریایی سپاه بین 35 تا 50 سكوی پرتاب موشك كرم ابریشم در جزایر خلیج فارس و تنگه هرمز ایجاد نمود.
روز شمار جنگ خلیجفارس در سال 1366:
نیروی دریایی سپاه در ابتدای سال 1366 یك كشتی كویتی در نزدیكی ساحل ابوظبی را توقیف و بازرسی كرد و دو هفته بعد نیز كشتی باری متعلق به شوروی بهنام ایوان كارسیف مورد حمله قرارگرفت. دومین كشتی نفتكش روسی بهنام مارشال چخوف با مین برخورد كرد و این در صورتی بود كه او با حمایت رزمناو حركت میكرد. (این نفتكش در اجاره كویت بود)
قطعنامه 598 در تاریخ1366/04/30 با فشار آمریكا و عراق، برای خاتمه جنگ در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید. یك روز بعد، یعنی در 1366/04/31 اولین كاروان اسكورت نفتكشهای كویتی توسط آمریكا از سواحل امارات به طرف كویت حركت نمود. دو فروند ابرنفتكش بهنامهای بریجتون و گازپرنس با ظرفیت 5/2 میلیون بشكه نفت با حمایت سه ناو جنگی و حداكثر سرعت به راه افتادند. آمریكا 10 نفر از مهم¬ترین خبرنگاران خبرگزاریهای جهان را برای پوشش خبری آورده بود. آمریكا از عراق خواسته بود تا در آن روز به نفتكشها حمله نكند.
در تاریخ 1366/04/31 سوپرنفتكش بریجتون در 27 كیلومتری جنوبشرقی كویت با مین برخورد كرد، انفجار به حدی بود كه خبرنگاران و ملوانان روی عرشه بریجتون به دریا پرتاب شدند.
در تاریخ 1366/05/19 كشتی آمریكایی با پرچم پاناما در آبهای عمان و سه روز پس از مانور شهادت در خلیجفارس با مین برخورد كرد.
آمریكا و انگلیس ناوهای مینروب خود را به خلیجفارس اعزام كردند.
پس از انفجار كشتی پانامایی در طول 45 روز، تقریباً هیچگونه اتفاقی در خلیجفارس رخ نداد و عراقیها مجدداً كشتی الوند ایران را كه مشغول بارگیری نفت در جزیره سیری بود، هدف قرار دادند آنها سعی داشتند ایران را به حركتهای تلافیجویانه و در نهایت رودرروی با آمریكا قرار دهند كه به نفع آنها باشد.
و براساس همین سیاست عراق حملات بسیار وسیعی علیه پالایشگاهها، كشتیها، بنادر و نفتكشهای ایران را آغاز كرد.
در تاریخ 1366/06/13 بندر كویت با یك فروند موشك هدف قرار گرفت. كویت 5 دیپلمات ایرانی را از این كشور اخراج كرد.
- آمریكا در روز دوشنبه 1366/06/30 ساعت 40/22 با دو فروند بالگرد،"كشتی ایران اج" را به اتهام كاشتن مین در خلیجفارس، مورد حمله قرار داد. در این درگیری 4 نفر از پرسنل ارتش شهید و4 نفر دیگر زخمی و 10 ملوان توسط نیروهای ناوچه آمریكایی دستگیر شدند.
- عربستان سعودی در مراسم حج سال 1366 حجاج ایرانی را به خاك و خون كشید، آقای هاشمی رفسنجانی گفت: ما طرحهایی برای نشان دادن این عكسالعمل داریم كه در موقع مناسب خود آنها را اجرا خواهیم كرد. من فكر میكنم كه سعودیها برای آنچه كه انجام دادهاند متأسف خواهند شد.
در تاریخ 1366/07/12 قایقهای تندرو سپاه مأموریت یافتند پایانه نفتی رأسالخفجی عربستان را مورد حمله قرار دهند كه با دخالت ناوگان آمریكا منتفی شد، این قایقها از جزیره فارسی در 120 كیلومتری آمده بودند. قایقهای سپاه در همین حال كشتی ردالكبری عربستان را مورد حمله قرار دادند.
در روز 16/7/1366، در درگیری 5 فروند هلیكوپتر آمریكایی با 5 فروند قایق تندروی سپاه، 3 قایق سپاه غرق و 2 نفر شهید شدند و یك فروند هلیكوپتر آمریكایی سقوط كرد.
در تاریخ 1366/07/23یك هفته پس از درگیری بالگردهای آمریكایی با قایقهای ایرانی، اصابت یك فروند موشك كرم ابریشم به كشتی نفتكش آمریكایی سانگاری در ساحل كویت، موجب شد 18 نفر از جمله ناخدای كشتی مجروح شوند. ایران طی پیامی به خبرگزاریها اعلام كرد: «خلیجفارس یا جایی امن برای همه خواهد بود و یا هیچكس.»
در روز 1366/07/27 آمریكا به سكوی نفتی رشادت حمله كرد. این سكو دارای دو جایگاه میباشدR4 وR7 كه آمریكاییها آن را منهدم كردند، این سكوها در اختیار كاركنان شركت نفت ایران بود و ماهیت نظامی نداشت.
تحلیلگران میگویند آمریكا بهمنظور اعاده حیثیت از دست رفته، در درگیریهای گذشته، اقدام به انهدام این سكو كرد.
در تاریخ 1366/07/30 یک فروند موشك به اسكله الاحمدی كویت اصابت كرد.
در روز 1366/08/03 دفتر هواپیمایی پن امریكن در كویت منفجر شد.
- وزارتخارجه آمریكا اعلام كرد، بههیچ عنوان از كویت حمایت نخواهد كرد و موشكباران و انفجارات اخیر مشكل داخلی این كشور است.
آمریكا پس از ناكامی در تلاشهای سیاسی و نظامی با هدف به دست گرفتن ابتكار عمل، طرح تحریم خرید نفت ایران را صادر كرد.
حضرت آیت ا... خامنهای رییسجمهور وقت ایران فرمودند: «در صورت توافق نسبت به اعمال تحریم اقتصادی، ایران تنگه هرمز را خواهد بست.»
پیرو این موضعگیری صریح، اروپا و ژاپن اعلام كردند، تنها از فروش سلاح به ایران خودداری خواهند كرد.
تا پایان سال 1366 هواپیماهای عراقی به حملات بیامان خود علیه بنادر، جزایر، كشتیها و نفتكشها ادامه دادند و سپاه نیز موضوع كاشت مین و زدن كشتیهای باری را در دستور كار داشت.
در تاریخ 1367/01/26 كشتی جنگی آمریكا بهنام ساموئل رابرتز با مین برخورد كرد و قایقهای توپدار سپاه با كشتی آمریكایی ویلیتاید در سواحل امارات درگیر شدند.
در روز 1367/01/29 آمریكا سكوهای نفتی نصر و سلمان را با گلوله و موشك منهدم كرد. ناوچههای جوشن و سهند در درگیری با ناوگان آمریكا توسط بمبهای لیزری از راه دور هدف قرار گرفته، منهدم و غرق شدند، در این عملیات به ناوچه سبلان و یك فروند هواپیمای اف 14 خساراتی وارد شد. یك فروند هلیكوپتر آمریكایی در این درگیری سقوط كرد.
در تاریخ 1367/04/12 ناو هواپیما بروینسنس در یك اقدام وحشیانه، هواپیمای مسافربری ایران با 290 سرنشین را در آبهای خلیجفارس هدف قرار داد و سرنگون ساخت.
ایران معمولاً از موشكهای ماوریك كه كلاهك كوچك و قدیمی داشتند و روی هواپیماهای اف 4 نصب میشدند برای جنگ نفتكشها استفاده میكرد كه از رده خارج بود، لذا سپاه با تركیب موشكهای سیكیلر و كرم ابریشم این امكان را یافت كه بهجای خسارت به كشتیها آنها را غرق كند.
سپاه مجموعاً در سال 1365 ، 120 فروند قایق تندرو از جمله قایقهای سوئدی 13 متری برای عملیات چریكی در خلیجفارس در اختیار داشت در صورتیكه آمریكا حداقل از 50 فروند ناو هواپیمابر و ناوچه جنگی مجهز به آخرین سیستمهای دفاعی و هجومی بهره میبرد.
جمعبندی: طی جنگ نفتكشها در سال 1366، ایران 80 بار، و عراق 83 بار به نفتكشها حمله كردند. ایران از سال 63 جمعاً 180 حمله و عراق 215 حمله انجام دادند. ایران تعداد 16 فروند كشتی را منهدم یا خسارت كلی بر آنها وارد كرد و عراق 49 فروند را منهدم و به 9 فروند خسارت كلی وارد كرد.