شهید محمدرضا موحددانش در سال 1340 در تهران بهدنیا آمد. او برادر علیرضا موحددانش است. علیرضا در حالیکه فرماندهی تیپ 10 سیدالشهدا(ع) را برعهده داشت در 13 مرداد 1362 و در عملیات والفجر 2 در منطقه حاجعمران به شهادت رسید. اگرچه علیرضا از محمدرضا بزرگتر بود و فرزند ارشد خانواده محسوب میشد اما محمدرضا در سلوک رسیدن به شهادت از علیرضا مقدمتر بود. او یکسال قبل از برادرش یعنی در تاریخ 13 اردیبهشت سال 1361 در منطقه امالرصاص عملیات فتحالمبین به شهادت رسید. شهید محمدرضا موحددانش در حالی به شهادت رسید که معاون گردان سلمان فارسی تیپ 27 محمد رسولالله(ص) بود و فرماندهاش در آن برهه زمانی، سردار حسین قجهای بود که دو روز بعد از معاونش در واقعه محاصره گردان سلمان به شهادت رسید.
محاصره گردان سلمان در 15 اردیبهشت اتفاق افتاد و در واقع این روزها سالگرد دفع سومین پاتک سنگین دو تیپ زرهی و مکانیزه سپاه سوم ارتش عراق در جاده اهواز-خرمشهر توسط گردان سلمان فارسی تیپ 27 محمد رسولالله(ص) است که در سال 1361 و در جریان عملیات فتحالمبین اتفاق افتاد. فرمانده گردان سلمان سردار شهید حسین قجهای است که در همین عملیات و در رزمی نفسگیر، روز 15 اردیبهشت به شهادت رسید. شرح نبرد سنگین جاده اهواز-خرمشهر، از روایتهای زیبای مقاومت رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس است که تا پای جان جنگیدند به طوریکه وقتی بچههای گردانهای دیگر توانستند محاصره آنان را بشکنند و به بچههای گردان سلمان برسند حتی یک نفر از آنان هم زنده نمانده بود.
محمدرضا موحددانش بعد از شهادت در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپرده شد.
وصیتنامه شهید محمدرضا موحددانش:
بسماللهالرحمنالرحیم
سلام بر امام زمان و درود بر شهیدپروران راه خدا و مرگ بر کفار . اکنون شما که این نامه را میخوانید خدا میداند که در کجا بسر میبرم اما از شما میخواهم که بدون اینکه کوچکترین ناراحتی را به خود راه دهید این نامه را بخوانید، من حسرت یک آخ را بر دل دشمن گذاشتم شما هم با صلابت خودتان داغ دیگری بر دل دشمن بگذارید، من خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب محمد(ص) و علی(ع) میکنم و افتخار میکنم که ایدئولوژی من اسلام است اسلامی که به من فهماند چگونه بیندیشم و چگونه راهم را انتخاب کنم، خمینیکبیر با انقلابی که همراه خود آورد باعث شد من از این به بعد بیرون بیایم و بتوانم با اسلام از بعد مذهبی بیشتر برخورد کنم، اکنون در این زمان از انقلاب امام ما هل من ناصر ینصرنی صدا میزند بر ملت مسلمان ایران واجب است که بر این پیام امام لبیک بگویند و این درخت را با خون خود سیراب کند.
میتوانیم با نثار خون خود، خونی را که در مقابل اسلام ناچیز است زمینهساز حکومت حضرت مهدی(عج) باشیم. من با پیام حسین زمان خمینیکبیر دیگر نتوانستیم طاقت بیاورم و برای احیای اسلام عزیز و انجام وظیفه خود داوطلبانه بر جبهه حق علیه باطل برفتم. در این موقعیت که عاشورای حسینی بار دیگر در ایران تکرار میشود باید با شرکت خود از اسلام پشتیبانی کنیم و اگر در این میدان زنده ماندیم شاهد پیروزی بزرگی که همان پیروزی مسلمین بر کفار است خواهیم بود و اگر کشته شویم با مقام والای دست یافته و راه حسین را رفتهایم خداوند ما را دارد آزمایش میکند چون ما میدانیم که آزمایش میشویم حال که حق و حقیقت را میدانیم و به پوچ بودن دنیا اعتقاد داریم پس چرا خودمان را گول بزنیم و جزء راه الله را انتخاب کنیم پدرم، مادرم بدانید که شهادت حد نهایی تکامل انسان است و آماده از دست دادن دیگر فرزندان خود در راه میهنت و خدا باشید و کوه باشید و چون کوه استقامت کنید لحظهای از نام خدا غافل مباشید و برای فرزندان خود آرزوی پیوستن به سرور شهیدان حسینبن علی(ع) را داشته باشید و بر خودتان ببالید که امانت خدا را به خود خدا برگردانیدهاید. اگر زنده بودم همیشه یک راه را انتخاب میکردم و همچنانکه انتخاب کردم راه الله شهادت و ایمان یکتاپرستی بود چون من از سرورم حسین درس مبارزه و جهاد و درس شهادت را یاد گرفتهام، من آموختهام که زندگی مادی نکبتبار است و نباید منتظر باشیم که مرگ ما را فرا گیرد خودتان را مهیای سفر آخرت کنید فراموش نکنید امام زمان شما حضرت مهدی(عج) است لحظهای از دعا برای سلامتی ایشان غفلت نکنید گرفتاریهای خود را به واسطه ایشان حل و رفع کنید با تمام قدرت کوشش کنید تا هر چه زودتر امام زمان حضرت مهدی(عج) ظهور فرماید. اطلاعات و معرفت خود را به امام زمان زیاد کنید و سعی کنید دلتان با محبت به امام انس بگیرد. ای برادران پیوسته در راه اعتلای اسلام عزیز کوشا و تمامی فرامین امام را به جان و دل پذیرا باشید. ای خواهران حجاب و عصمت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید و همیشه فاطمهوار و زینبگونه زندگی و مبارزه کنید. خواهران و برادران در هر زمان منافقین بودهاند که خواستهاند با اسلام مبارزه کنند از شما میخواهیم که هیچوقت به من ناکام نگویید چون در نهایت کام را گرفتم و این خودش بهترین نعمتهای خدا به من است.
به یکدیگر تبریک بگویید و به انقلابیون بگویید جان او هدیهای برای امام امت خمینی بتشکن و راه خداست و بگویید فقط برای خداوند متعال به جهاد رفته و شهید شده. از شما میخواهم که نگران حال رهبرمان امام خمینی باشید و اگر مسلمان هستید واقعاً ذرهای به مال این دنیا دل نبندید زیرا که هر چه بیشتر مال و زر و سیم داشته باشید آتش دوزخ هم برای شما بیشتر است پس با مال و جان خود دنیای آخرت را برای خود خریداری کنید، الدنیا مزرعهالاخره دنیا کشتزار آخرت است. خدایا ترا به یگانگیت قسم میدهم شهادت در راه اسلام را نصیبم کن و این بنده حقیرت را جزء غلامان سرور شهیدان حسینبن علی(ع) قرار بده. خدایا به حدی گناه کردم و از فرمان تو سرپیچی کردم که شرمندهام؛ مرا از بخشنده شدگان درگاه خود قرار بده.
پروردگارا! آنچنان لطفی در حق من بنما که در آخرین لحظات عمرم نام ترا به زبان داشته باشم.
والسلام
محمدرضا موحددانش