زندگینامه
اسماعیل در 29 دیماه 1343 در شهر سرخه به دنیا آمد. پدرش حسن، قصاب بود او 4 برادر و 2 خواهر دارد از کودکی در دامان مادری مومنه بزرگ شد. خانوادهی مادریاش از روحانیون مبارز و انقلابی شهر سرخه هستند. این امر سبب شد تا از کودکی به نماز خواندن و قرآن علاقمند شود. همزمان با پیروزی انقلاب، در کنار دایی های خود فعالیت سیاسی و اجتماعی اش را شروع کرد. عدم توجه مأموران رژیم به او به دلیل سن کم امتیازی به شمار میآمد تا نوار های سخنرانی و اعلامیه های امام(ره) به راحتی جابجا کند.
بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ، به همراه دایی اش با ستاد پشتیبانی جنگ، در پشت جبهه همکاری می کرد. او کمک های مردمی را به اهالی جنگ زده هویزه و سوسنگرد میرساند.
خواندن هر روز سوره واقعه، زیارت عاشورا و جامعه کبیره از ویژگی بارز او بود. او برای جمع کردن مردم برای خدمت سربازی به پادگان بلال حبشی تهران رفت. پس از یکسال خدمت در سپاه، در دانشگاه تربیت معلم سبزوار پذیرفته شد مدتی بعد برای ادامه تحصیل به مشهد رفت. او همراه با درس کتابهای استاد شهید مطهری، علامه طباطبایی و آیت الله شهید دستغیب را مطالعه میکرد. بعد از پایان درس بعنوان مربی امور تربیتی و قرآنی در آموزش و پرورش مشغول شد.
حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل
برای بار اول، در 10 اسفند 1360 از طرف بسیج به عنوان تک تیرانداز به جبهه رفت. در عملیات هایی مانند فتح المبین، محرم، خیبر، بدر، کربلای 1، نصر 8 شرکت کرد.
او در 10 بار اعزام به جبهه و 30 ماه حضور بعنوان تک تیرانداز، معاون دسته، فرمانده دسته، معاون گروهان، فرمانده گروهان و فرمانده گردان انتخاب شد.
در پشت جبهه هم با ایجاد نمایشگاه عکس، کتاب و پوستر از جنگ، تشکیل تیم کوهنوردی جوانان فعالیت می کرد. در این مدت سه بار از قسمت دست چپ در عملیات مهران، پشت سر در عملیات بدر مجروح و در پدافند فاو شیمیایی شد.
شهادت
اسماعیل در 29 آبان 1366 در جبههی غرب، منطقهی ماووت عراق در عملیات نصر 8 بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت شهید شد. او را پس از تشییع در گلزار شهدای سرخه دفن کردند.